زمانی که گویین مکلین تصمیم به عقیم شدن گرفت، فقط ۲۶ سال داشت. برای این مشاور در حوزه بازیافت( طراحی پایدار ) که در کالیفرنا ساکن است، ۵ سال طول کشید تا برای این کار پزشک مناسبی پیدا کند که تحت برنامه سلامت عمومی باشد. اما او مصمم بود و در سال ۲۰۱۲ موفق شد. او میگوید : «همیشه میدانستم که به خاطر مسائل محیطزیستی بچه نمیخواهم.»
«من در صنعت ضایعات کار میکنم و ضایعات ما، دنباله مردم هستند. موضوع، بدی مردم نیست بلکه فقط نتیجه مردمه، درست مثل اینکه فقط مردم بد نیستند که یخها را آب میکنند» او در ادامه میگوید : «درختها از طرف ما قطع میشوند. انباشت ضایعات پلاستیکی و استخراج معادن به خاطر مردمِ بد نیست بلکه به خاطر مردمه. با کمتر بودن ما ،چنین اثراتی هم کم خواهد شد»
مکلین به عنوان یک «تولد ستیز» شناخته میشود، یک جریان فلسفی بر پایه این تفکر که به دنیا آوردن موجوداتی با ادراک که محکوم به رنج کشیدن و ایجاد رنج در جهان هستند کاری ظالمانه است. «یا حداقل من فکر میکنم که فرهنگ ما خیلی طرفدار تولده و این به ضرر ماست. من دوست دارم کاهش داوطلبانه جمعیت رو ببینم » اما او میگوید که فشارهای فرهنگی با جشن گرفتن بچهزایی، افراد رو به بچهدار شدن سوق میدهد آنهم بدون در نظر گرفتن تبعات آن بر خودشان و بر زمین.
«مادر من با این فکر بزرگ شده بود که ازدواج کردن و بچهدار شدن کاریست که آدم انجام میده اما او خواهرم و من رو طوری بزرگ کرد که احساس نکنیم اونها تنها گزینههای ما هستند.» وضعیت او هیچ مشکلی برای شریک ده سالهاش ایجاد نکرده و وقتی که خود را عقیم کرد بسیاری از افراد دورو برش به او تبریک گفتند. « من در منطقه آزاد خلیج سانفرانسیسکو زندگی میکنم و همیشه در مورد این موضوع صحبت کردم» اما با این حال او همیشه نمیتواند نگرانیهای خود در مورد جمعیت را با دوستانش در میان بگذارد و به همین خاطر او عضوی از انجمنی شده است که جنبش انقراض داوطلبانه انسان یا VHEMT نام دارد. بر خلاف عنوان شدید و قوی که دارد، این سازمان پذیرای کسانیست که لزوما هدف نهاییشان انقراض انسان نیست، در این بین والدینی هم هستند که تا اندازهای با ایده VHEMT موافق هستند. ادبیات این سازمان منطقی و لحنی شوخ طبعانه دارد. مکلین میگوید: «خیلی خوبه که آزادانه با مردمی که احساسات و نگرانیهای مشابهی دارند حرف زد، مثل وقتی که اخبار محیطزیستی رو میخونی و فکر میکنی: وای ! مردم چطوری میتونن یه آدم جدید تولید کنند وقتی که تاثیر آدما خیلی واضحه ، من بدتر شدن وضعیت رو احساس میکنم .» (اصول طراحی پایدار را بیاد بیاورید)
سازمان بریتانیایی Population Matters (جمعیت مهم است) حتی به صورت کنایی هم دم از انقراض انسانی نمیزند اما برضد رشد جمعیت که به گفته آنها در تخریب محیط زیست، کاهش منابع، فقر و نابرابری سهیم است، مبارزه میکنند. در لیست حامیان تاثیرگذارش که دیوید اتنبرو، کریس پکام، لیونل شریور و جین گودالِ نخستیشناس قرار دارند اخیرا راننده مسابقهای و فعال محیطزیست لیلانی مونتر هم اضافه شده است. او یک مثبت اندیش خوش صحبت است . او خود را به صورت آنلاین اینگونه توصیف میکند : «هیچ وقت یک زن جذابِ وگانِ هیپی با ماشین مسابقه رو دست کم نگیرید.»
وقتی مردم از او میپرسند که آیا بچه دارد یا نه، مونتر ۴۴ ساله یک جواب آماده دارد : « خیر، من و همسرم به صورت انتخاب شده بدون-فرزند هستیم.» او توضیح میدهد که گفتن بدون-فرزند child-free آن بار محرومیتی که کلمه استانداردتر بیبچه childless ممکن است داشته باشه را ندارد. او میگوید اینکه به افراد اطلاع داده شود که این موضوعی ناراحتکننده نیست که بخواهند از آن اجتناب کنند «باعث باز شدن دری برای آنها میشود تا بپرسند: اوه جالبه! چرا انتخاب کردی که بچه نداشته باشی؟» مونتر میخواهد که موضوع ناخوشایند ازیاد جمعیت تبدیل به موضوع روز شود. «هرچه بیشتر درموردش حرف بزنیم، مردم احساس راحتی بیشتری در حرف زدن درباره اون خواهند داشت و بعد ممکنه تغییری ایجاد بشه.»
او احساس میکند که برای مدتی طولانی از این موضوع چشمپوشی شده است . «ما میتونیم در مورد آزاد شدن گازها و تغییر آب و هوا حرف بزنیم اما صحبت کردن درباره جمعیت به واکنش احساسیِ خارقالعادهای منجر میشه.»
با این حال رابین مینارد، سرپرست «جمعیت مهم است» میگوید که او متوجه یک صعود ناگهانی در حمایت از سازمان به خصوص در میان افراد جوان شده است. این حمایت افزایشی را میتوان «در میزان ترافیک آنلاین ما اندازهگیری کرد- از سال ۲۰۱۶ دنبال کنندگان کانال توییتر ما تا ۶۰% افزایش پیدا کرده و پست اخیر فیسبوک درباره بدون فرزند بودن در دسترس بیش از ۴ میلیون فرد رسیده است . علاوه بر افزایشِ رویکرد حامیان، ما شاهد تعداد افراد بیشتر با زمینههای متنوعتری هستیم که خواهان پیوستن به ما هستند.» او میگوید که این موضوع ” توسط بدنه رو به افزایش دانشمندانی حمایت میشود که معتقدند نوع بشر میبایست موضوع جمعیت و تعداد را به اندازه مصرف مورد بررسی قرار دهد.”
مونتر تا قبل از اوایل دهه بیست سالگیاش پیامدهای اندازه جمعیت را در نظر نگرفته بود. «من در دانشگاه کالیفرنیا بیولوژی میخوندم و طی کنفرانسی که فکر میکردم در مورد بیوشیمیست، استاد کلاس به ما مستندی درباره جمعیت نشان داد.» او میگوید که از اعداد سرش سوت کشیده بود. «برای آدمها ۲۰۰ هزار سال طول کشیده تا به اولین میلیارد برسند و سپس ۱۲۶ سال برای دوبرابر شدن و رسیدن به دو میلیارد،۳۰ سال برای یک میلیارد دیگرو ۱۴ سال برای میلیارد بعدی.» هرکدام از میلیاردهای بعدی فقط ۱۲ سال طول کشیدهاند که از نظر او این خیلی ترسناکه. ( این موارد را با اصول طراحی پایدار مقایسه کنید.)
ما میتوانیم از هر چه قدر اتومبیل الکتریکی، منابع انرژیهای تجدیدشدنی و غذاهای برپایه گیاه که دوست داریم استفاده کنیم اما او معتقد است این نمیتواند جبران ازدیاد جمعیت باشد. مونتر با یکی از محافظهکارترین برآوردها در مورد ظرفیت تحمل زمین ( تعداد انسانهایی که سیاره زمین میتواند به صورت پایدار از آنها حمایت کند) که توسط محققان در دانشگاه کورنل در ۱۹۹۹ انجام شده نیز موافق است. «با در نظرگرفتن اینکه همه انسانها در یک رفاه نسبی با دسترسی به آب تمیز و برق زندگی کنند، این تعداد ۲ میلیارد نفر است بنابراین ما در حال حاضر ۵.۶ میلیارد بیشتر از آن عدد هستیم و به سرعت افراد در حال اضافه شدن هستند.» ( این موارد را با اصول طراحی پایدار مقایسه کنید.)
اینکه والدین احساس گناه کنند یا خارج از گفتگو قرار بگیرند آخرین چیزیست که او میخواهد. به هرحال زایش طبیعیست و اگر شما دوبچه دارید، تنها در حال جایگزین کردن والدینشان هستید تا اینکه چیزی اضافه کنید. مونتر میگوید اما اگر هنوز پدر یا مادر نشدهاید و قادر به سرکوب غریزه پدرانه و مادرانهتان نیستید «درخواست من این است که به قبول کردن سرپرستی یکی از ۱۵۳ میلیون بچهی بدون خانوادهای فکر کنید که در حال حاضر روی زمین هستند و به خانه نیاز دارند. یا اگر کشته مرده این هستید که بچه خودتون رو داشته باشید، امیدوارم که فقط یکی داشته باشید و بعدی رو اگر خواستید به فرزندی قبول کنید.» در نهایت او میگوید:« فرزندان شما و فرزندانِ فرزندان شما در واقع کسانی خواهند بود که از این تصمیم انسانها نسبت به کاهش نرخ رشد سود خواهند برد. این تصمیم تغییر آب و هوا، اسیدی شدن اقیانوسها، قطع کردن فضاهای جنگلی را آرامتر خواهد کرد.»
جرمی کلارکسون که در واکنش به نقش جدید مونتر در ارتباط با «جمعیت مهم است» مطلبی نوشته است، به یادآوری این نکته پیشپاافتاده پدرومادری پرداخته که فرزندان او اصل وجودی من هستند. از نقطه نظر تکاملی این ممکن است درست باشد – اصلیترین کارکرد بیولوژیکی ما تداوم بخشیدن به ژنها و ادامه نسل است- اما اینکه این موضوع از نظر عاطفی،منطقی و عقلانی برای همه پدرو مادرها درست است یا نه، موضوعی قابل بحث است و بسیاری خواهند گفت این پنداشت که زندگیِ بدون فرزند لزوما معناداری کمتری دارد غلط است. مونتر، عنوان میکند که او هدف بزرگتری دارد و در مقایسه با زمانی که اگر فرضا مادر میبود، میتواند تاثیر بیشتری ایجاد کند. «من احساس نمیکنم که دارم چیزی رو از دست میدم، به واسطه فعالیتم این امکان رو دارم که در مدارس و دانشگاهها حرف بزنم و با چند هزار بچه در ارتباط قرار بگیرم. اگر بچهدار بودم، زمان این کار رو نمیداشتم. من راضی و موفق هستم و نیازی به یک خود-کوچک شده ندارم تا این ایدهها رو ازم به ارث ببره.»
به شکل مشترکی این نقطه نظر را اما اولیف ،عضو هیئت مدیره «جمعیت مهم است» نیز دارد. او در یک کاروان مستقل زندگی میکند و بین مناطق روستایی انگلستان و اسپانیا سفر میکند. «مردم در مورد مفهوم ِ معناداربودن به عنوان یک فرد خیلی کوتهبین شدهاند. این روزها ما فرصتهای زیادی داریم تا کارهای مهمی انجام بدیم و آبستن چیزی بیشتر از بچه باشیم. ما میتونیم آبستن ایده ها، آرزوها و انقلاب باشیم.»
«مردم در مورد مفهوم ِ معناداربودن به عنوان یک فرد خیلی کوتهبین شدهاند. این روزها ما فرصتهای زیادی داریم تا کارهای مهمی انجام بدیم و آبستن چیزی بیشتر از بچه باشیم. ما میتونیم آبستن ایده ها، آرزوها و انقلاب باشیم.»
«از نقطه نظر بیولوژیکی بچهدار شدن شاید یکی از خودخواهانهترین چیزهایی باشد که میتوان انجام داد. شما در حال دزدی کردن منابع از دیگران هستید تا به تداوم ژنهاتون بپردازید. خواهر و برادر من ۴ فرزند دارند بنابراین از نظر بقای ژن مشکلی ندارم و چیزهایی که میخوام به ارث بذارم چیزهای روشنفکرانه هستند. اگر بچه نداشته باشم زمان بسیار بیشتری خواهم داشت تا این کارها رو با افراد بسیار بیشتری انجام دهم. »
اولیف با داشتن مدرک زیستشناسی دریایی و ارشد تنوع زیستی ،۳۰ ساله، میگوید که هیچوقت رانه مادرانه نداشته «چون همیشه از همه چیزی که در اطرافم از نظر اقتصادی،سیاسی و زیست محیطی در حال اتفاق افتادن بود باخبر بودم. در حال حاضر اقلیم مناسب داشتن فرزند نیست.»
بحثی که کشورهای ثروتمندتر بر سر کاهش نرخ تولد دارند، چیزی را تخفیف نمیدهد. «تاثیر بشر بر محیط زیست در غرب به شکل قابل توجهی بیشتر است چرا که ما بیشتر مصرف میکنیم.» او به یک مطالعه سوئدی جدید اشاره میکند که دریافته است با داشتن یک فرزند کمتر در خانوادهها میتوان به صورت میانگین ۵۸.۶ تن کربن در هرسال صرفهجویی کرد. دومین کاری که میتوان در صرفهجویی کربن انجام داد استفاده نکردن از اتومبیل است که در قیاسی بسیار کمتر معادل ۲.۴ تن صرفهجویی به همراه دارد. (آیا شما با نگاه و تفکر طراحی پایدار برای این معضل میتوانید راهکاری ارائه دهید؟)
مکررا به اولیف گفته میشود که او برای تصمیم بچهدار شدن یا نشدن خیلی جوان است و نظرش عوض خواهد شد. اما او در سنیست که مادرش هنگام به دنیا آوردن او داشته. «و همه دوستان من بچه دارند. اگر آنها به اندازه کافی بزرگ هستند تا تصمیم به بچهدار شدن بگیرند بنابراین من هم به اندازه کافی بزرگ هستم تا تصمیم به نداشتن آن بگیرم.»
او قبول دارد که یکی از بزرگترین موانع برای زنان این است که آنها میتوانند تصمیم بگیرند که بچه نمیخواهند، «اما از نظر فیزیکی بدن آنها جنجال میکند، به صورت بیولوژیکی بر ما مقرر شده تا بچهدار بشیم و به همین خاطر تا اندازهای بچه نخواستن عجیب تلقی میشود.»
الکس اسمیت،یک توسعهدهنده نرم افزار در سوفولک، زمانی که بچه بود تصمیم گرفت تا هیچ انسان جدیدی راخلق نکند. همسرش هم بچه نمیخواست اما او میگوید در طول ۱۵ سالی که با هم هستند «ما به این موضوع به شکل مداوم برمیگشتیم و هیچگاه نظرمون عوض نشد.» در ۴۱ سالگی او در یک اقلیت بدون- فرزند به سر میبرد چرا که بیشتر دوستانش شروع به تشکیل خانواده کردهاند. «گمان میکنم که خانواده داشتن امری غریزی و طبیعیست و افراد در مورد تاثیر آن فکر نمیکنند. » او هیچوقت به هیچکس نخواهند گفت که بچهدار نشوید اما اگر موضوع آن در بحثی به میان بیاید او مودبانه پیشنهاد میکند که فقط به یک بچه فکر کنند. «ما میبایست [رشد] جمعیت را تغییر بدیم و این مطمئنا یکی از کارهاییست که میتوان انجام داد.»
وقتی آنجلا و ژاوی کورتال که در آمریکا نزدیک پورتلند،اورگن زندگی میکنند ۱۲ سال پیش با هم آشنا شدند، ژاوی بچه نمیخواست اما آنجلایِ طبیعت درمان هنوز تصمیم نگرفته بود. “روایت غالب این فرضیه بود: معلومه که بچهدار میشی، چرا نباید بخواهی خانواده ات رو ادامه بدی؟” اما پس از فکرکردن در عوض تصمیم گرفت تا ” به روشهایی که موفق آمیز هم هستند با خانواده و جامعه در ارتباط قرار گیرم… من خود را فردی تحت تسلط شدید نیم کره چپ-تحلیلی و منطقی میدونم و وقتی همه دلایل بچهدار شدن یا نشدن رو با هم جمع کردم، دیدم واقعا با عقل جور در نمییاد.» این زوج با هم در مورد سرپرستی و فرزندخواندگی هم صحبت کردند «اما در عوض تصمیم گرفتیم به جای قبول سرپرستی یک بچه یک سگ نجات یافته بگیریم.»
هفت سال پیش در نمایشگاهی تابستانی در پورتلند او بنیانگذار VHEMT ،لز نایت را ملاقات کرد. او از اینکه نایت کلِ اطلاعات در مورد تاثیر محیط زیست بر هر فرد رو به صورت خلاصه میگفت خوشش آمد،«میزان متراژ جنگلی که با به دنیا نیومدن یک فرد به دنیا حفظ میشد… به هر شکلِ شوخ طبعانهای هم که به این موضوع نگاه کنی، موضوع خیلی منطقیه و من نمیدونم چیزی وجود داشته باشه که باهاش مخالف باشم.» استدلال زیاد ممکن است برای افرادی با نقطهنظرهای دیگر به نظر بحث برانگیز و ناخوشایند بیاید». او احساس میکند که فراخوان برای انقراض واقعی فقط یه شوخیه. «من لزوما آرزوی مرگ همه انسانها رو ندارم، امیدوارم که بتونیم استفاده از منابع و تاثیر بر محیط زیست رو تغییر بدیم.»
ژاوی در یک آژانس صادرکننده گواهینامه ارگانیک کار میکند و اولین بار در بیستسالگی تحت تاثیر زنی که با او در رابطه بود و بچه نمیخواست تصمیم به بدون فرزند بودن گرفت .وقتی که مزایای این تصمیم رو در نظر گرفت- چه شخصی و چه فراتر از آن- «به هرجایی که نگاه میکردم تائیدیهای از این تصمیم پیدا میکردم.»
او میگوید که فشارهای اجتماعی بر روی مردان فرق میکند اما همچنان وجود دارند. «به نظر میرسه مردان باوری برتریجویانه دارند آنهم مبنی بر اینکه ژنهای برتر آنها میبایست ابقا پیدا کند… [اما] فکر میکنم که بر زنان برای بازتولید فشار اجتماعی بیشتری وارد میشود.» از نظر او یک بیمیلی مایوسکننده در مردانی وجود دارد که بچه نمیخواهند اما حاضر نیستند از طریق جراحی از بابت آن مطمئن شوند آنهم وقتی که وازوکتومی نسبت به بستن لولههای رحمی زنان بسیار سریعتر و کمتر تهاجمیست. بیضهها چیز مقدسی نیستند! ژاوی در ۲۶ سالگی وازوکتومی کرده و برای او «بهترین ۵۰۰ دلاریست که خرج کردم.»
او احساس میکند که بهترین راه برای کاهش رنج انسانها، سرمایهگذاری در آدمهایی ست که همین اکنون داریم آن هم با دسترسی به بهداشت، شغلهایی با مزدکافی و آموزش بهتر؛ « به خصوص برای دختران و زنان و دسترسی رایگان و مساوی به جلوگیری از بارداری و فشار اجتماعی بیشتر درمورد بچه دار نشدن یا داشتن فرزند کمتر.»
آنجلا با وجود اینکه حامی VHEMT است اما خود را یک تولد-ستیز نمیداند چرا که او این عنوان را تداعیکننده احساسات منفی نسبت به نوع بشر میداند. «به عنوان یک انسان من از کسایی که بچه دارند بدم نمیاد. این اصلا سازنده نخواهد بود. هردو خواهر من بچه دارند.»
این اصطلاح تا حدی زیادی در ارتباط با نوشتههای دیوید بناتار فیلسوف، نویسنده کتاب چه بهتر که هرگز نبودن: زیان به وجود آمدن، قرار دارد. مکلین که خود را تولد-ستیز مینامد میگوید تفکر او متمایل به شیوه بناتار است . «بناتار در این مورد بسیار فکر کرده و پذیرفته است که اگر موجودات به دنیا بیایند، زجر خواهند کشید بنابراین بیایید موجودات جدیدی تولید نکنیم. من تقریبا این رو قبول دارم.» اما او احساسات مختلطی دارد. «من در این سازمان با مردم هم سرو کار دارم و واقعا از آن لذت میبرم. من یه جورایی زمینه علمی دارم و عاشق بسیاری از چیزهایی که تا الان بدست آوردیم هستم بنابراین من کاملا ضد-انسان نیستم اما میفهمم که ایدههای بناتار از کجا میاد.»
شاید راحت حدس زد که آیا بناتار و بسیاری از تولد-ستیزها واقعا افسردهاند یا نه ؟ اما مکلین مخالفه: «دورههای سخت هم وجود داشته اما در بیشتر اوقات، من زندگی خوبی داشتم، من هیچ وقت به خودکشی فکرنکردم و در واقع دوست دارم طولانی زندگی کنم و برای بقیه زندگیم سالم باشم.» نگرانیهای او در رابطه با انسانها بیشتر محیط زیستیست؛ «من فکر میکنم با آنچه که تازه متولد شدهها با گرمایش جهانی و میکروپلاستیکها در آب تجربه خواهند کرد، بی انصافی من خواهد بود که آدمهای جدیدی خلق کنم که زندگی بدتری نسبت به من خواهند داشت.»
او احساس میکند که بهترین راه برای کاهش رنج انسانها، سرمایهگذاری در آدمهایی ست که همین اکنون داریم آن هم با دسترسی به بهداشت، شغلهایی با مزدکافی و آموزش بهتر؛ « به خصوص برای دختران و زنان و دسترسی رایگان و مساوی به جلوگیری از بارداری و فشار اجتماعی بیشتر درمورد بچه دار نشدن یا داشتن فرزند کمتر.»
آنجلا کورتال تصمیم درباره بچهدار شدن یا نشدن را به عنوان «شاید مهمترین تصمیمی که یک نفر میتواند در زندگی بگیرد» میبیند و «خانواده، جامعه یا حتی دین نمیبایست تصمیمی به چنین مهمی را برای فرد بگیرد. قابل قبول اینکه فرد در موردش فکر کنه و خود به نتیجه برسه.»
منبع: meidaan | theguardian