جشنواره طراحی ایرانی در سال ۱۳۹۶ به همت شورای ملی مبلمان و بخش خصوصی برگزار شد و سرانجام در روز پنجشنبه بیست و یکم دی ماه نود و شش با برگزاری مراسم اختتامیه در سالن همایش موسسه آموزش عالی اندیشه معین، به کار خود پایان داد. آنچه باقی ماند کتاب جشنواره است و حرف و حدیث های فراوانی که بسیار حاشیه ساز شدند. به همین دلیل این رویداد نیاز به موشکافی و بحث دارد. نگارنده در این یادداشت بدون هیچ گونه حب و بغضی، قصد دارد این اتفاق را با هدف روشنگری، از چند منظر به بررسی و نقد بگذارد. تا راهی که آغاز شده در مسیر درست قرار گرفته و در ریل مناسب، به حرکت ادامه داده تا بتواند برای صنعت مبلمان مفید واقع شود.
عنوان رویداد
چرا کلمه جشنواره برای این رویداد انتخاب شده در صورتی که بیشتر به مسابقه شباهت داشت تا جشنواره.
هیچ نشانی از یک جشنواره در آن دیده نمی شد. بنا به تعریف جشنواره در فرهنگ لغت عمید، مراسمی همگانی برای نمایش آثار هنری، بزرگداشت یک واقعه، ادای احترام به یک شخص، و امثال آن؛ را جشنواره یا فستیوال می نامند. در حالی که این اتفاق هیچ کدام از موارد فوق را باز تعریف نمی کند. با توجه به تعداد و مبلغ جایزه های درج شده در فراخوان این رخداد، جنبه رقابتی زیادی پیدا کرده بود، به همین دلیل، عبارت مسابقه، عنوان شایسته تری برای آن می باشد. طراحی تنها عبارت صحیح این عنوان است ولی باز این سئوال مطرح است که قرار است چه چیزی طراحی شود؟ هر چند همه می دانیم که تنها موضوع این جشنواره مبلمان بوده، چرا عبارت مبلمان در تیتر نهایی درج نشده و با بی توجهی کامل حذف شده است. تا اینجای کار «جشنواره طراحی …» به «مسابقه طراحی مبلمان» تبدیل می شود.
حال بر گردیم به عبارت نهایی و کلیدیِ «ایرانی»، سئوال اساسی این است که این عبارت چه کاربرد و ضرورتی داشته است؟ شاید این عبارت، رسالت اعتبار و هویت بخشی به این به اصطلاح جشنواره را داشته، به عبارتی تبدیل کردن امر معمول به یک امر والا را به عهده داشته است. کارکرد دیگری که می توان برای آن متصور شد این است که طراحان را وادار و ترغیب کند که بر مبنای پیشینه هنری و باستانی ایران طراحی کنند. گواه این ادعا هم مطالبی است که در فراخوان تحت عنوان « برخی از اصول طراحی ایرانی» درج شده و نقش یک دستورالعمل طراحی برای مخاطبان ایفا کرده است. این عنوان خواسته یا ناخواسته باعث شده که بسیاری از شرکت کنندگان را گمراه کند. تا جایی که بیشتر شرکت کنندگان در توضیح ایده خود پیش از آنکه به فکر ارایه طرح خلاقانه یا حل مساله مورد نیاز جامعه امروزی باشد؛ در پی راهی برای ایرانی و ملی جلوه دادن طرح خود بوده اند. به عبارت دیگر ایرانی بودن بر مبلمان، طراحی، نوآوری و خلاقیت اولویت داشته است. در حالی که رسالت طراحی، نوآوری و ابتکار و حل صورت مساله است. شاید همین موضوع طراحان را در یک دام سردرگم کننده و بیهوده گرفتار کرده، و مانع از خلق آثار فاخر و بدیع، و منشا ایجاد یک سری طرح های سطحی و پیش پا افتاده، شده است. طراحان در تلاش برای ایرانی جلوه دادن کارهای خود، اِلِمانهای معماری، صنایع دستی، موسیقی، خوشنویسی و … را به کارهای خود الصاق کرده اند. طوری که اگر نقش و نگار و موتیفها را از کار حذف کنیم، چیزی باقی نمی ماند که قابل دفاع باشد.
از طرف دیگر، اساساً عبارت ایرانی در مقابل چه گفتمانی قرار می گیرد؟ اگر هدف این بوده که طراحی [مبلمان] ایرانی در مقابل طراحی مبلمان غربی، یا بهتر بگوییم خارجی قرار بگیرد، متاسفانه نتیجه مطلوبی حاصل نشده است. شاهد این ادعا هم کتابی است که بر جای مانده است. که قابل ارائه در جامعه طراحی بین المللی نیست و نمی تواند ارزش و اعتباری برای ایران و «ایرانی» کسب کند.
آیا صرف اینکه یک رویداد در یک سرزمین و توسط مردم آن جامعه برگزار می شود، کافی نیست تا آن اتفاق را متعلق به آن کشور و ملیت بدانیم. اگر یک مسابقه طراحی در ایتالیا یا آمریکا برگزار شود، قطعاً برگزار کنندگان دستور و شیوه نامه ای به مخاطبان نخواهند داد؛ که طراحان در قالب سبک ایتالیایی و آمریکایی کار کنند. آیا سبک طراحی ایتالیایی از دل یک شیوه نامه و دستورالعمل از پیش تعیین شده، بیرون آمده؟
آنچه که عنوان «سبک طراحی ایتالیایی» را خلق نمود، تلاش طراحان ایتالیا در ارائه آثار بدیع، خلاقانه و نوین در مسیر تاریخ طراحی آن کشور بوده، نه دستور العمل و فرمایش از پیش تدوین شده.
آیا معماران دوران صفوی در آغاز سلسله صفوی یک سر فصل به عنوان ویژگی های معماری صفوی تعریف نموده و بر اساس آن شروع به طراحی و ساخت بناهای دوران خود کردند؟ قطعا اینگونه نبوده است. زیرا هنر و طراحی ذاتاً با آیین نامه و دستورالعمل در تعارض است. آنچه معماری عصر صفوی را به عنوان یکی از شاخصهای معماری سرزمین مان، ایران تبدیل کرده؛ بدون شک خلاقیت، ابتکار، ذوق، هنر، تلاش و پشتکار معماران و هنرمندان آن دوره در تاریخ ۲۲۰ ساله صفوی است. موضوعی که به عنوان معماری صفوی مطرح است، در واقع ویژگی های برآمده از دل معماری به جای مانده از آن دوران است. در واقع شرح و بسط آنچه که این مجموعه بناها به ذات در درون خود دارند.
چه اشکالی دارد اگر این اتفاق با عنوان ساده و عملگرایانه «مسابقه طراحی مبلمان» برگزار شود. و این همه بر ایرانی بودن آن اصرار نشود. به جرات می توان گفت که ماحصل عنوان «مسابقه طراحی مبلمان» می توانست منجر به استنتاج طرح های ساده و باکیفیتی شود، که بخشی از نیازهای مبلمان جامعه کنونی را حل کرده و برای مردم ایران راه حل ارائه کند. طرح هایی که به صرف اینکه از دل جامعه ایران، توسط طراحان ایرانی، خلق شده اند؛ ایرانی هستند. بدون اینکه تلاشی برای الصاق عبارت ایرانی بر کالبد خود داشته باشند. ولو اینکه تعدادی از طرح های دریافتی نیز می تواند از میراث کهن جغرافیای فرهنگی ایران الهام گرفته باشد، بدون اینکه اجباری در آن بوده باشد. حال اگر مسابقه طراحی مبلمان هم ما را در دستیابی به طرح های ارزنده ناکام بگذارد؛ خدشه ای به اعتبار ایرانی وارد نمی شد.
طراحی مبلمان ایرانی با این شاخص هایی که برگزار کنندگان، سعی در نمایش و ارائه آن دارند، اساسا وجود خارجی ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، آنقدر ضعیف و ناتوان است که توان به دوش کشیدن چنین رسالت سنگینی را ندارد. همانطور که همه می دانیم طراحی صنعتی و مبلمان در تعریف امروزی اش، پدیده ای نوظهور در دنیای معاصر هستند. چه اصراری است که مبلمان ایرانی از معماری، فرش و… ایده بگیرد و بخواهد برای خود تبار و اعتبار بیافریند. طراحی مبلمان ایران می تواند تبار و هویتش را از دل جامعه امروزی و مردمانش با همه ویژگی های گوناگونش به دست آورد.
داوری آثار
نقد و بررسی آثار و قضاوت عملکرد داوران این رویداد، بحث مهم، پیچیده و مفصلی است که به جز چند مورد کلی، گفتگو در مورد آن، به فرصت دیگری موکول می شود. طبق نظر داوران عزیز در این مسابقه، هیچ طرحی شایسته کسب رتبه اول تا سوم نبوده و آثار از رتبه چهارم به بعد درجه بندی شدند. سئوال اصلی این است که آیا می توان در یک مسابقه دوی معلولان، نفرات اول تا سوم را به دلیل اینکه شرکت کننده سالمی در حال رقابت با آنها نبوده، به رتبه های چهارم تا ششم تنزل داد. انتخاب آثار ضعیف، و بعضاً کپی از طرف داوران، این پرسش را ایجاد می کند که چگونه قاضیان این میدان از کنار چنین آثاری به آسودگی عبور کردند. متاسفانه مشاهده چنین مواردی، تخصص، قدرت تحلیل، نکته سنجی و احساس مسئولیت این بزرگواران پیشکسوت را زیر سئوال می برد.
سخن آخر
برگزاری این رویداد با همه ضعف هایش، توسط شورای ملی مبلمان و حمایت بخش خصوصی، قابل ستایش و تقدیر است. صرف این همه وقت، انرژی و هزینه برای این رویداد قطعاً می توانست به نتایج مفیدتر و مهمتری بیانجامد. تا اینکه خوشحال باشیم که برای این مسابقه کتابی چاپ کرده ایم و خوشبین باشیم که این رویداد پنج سال بعد به بار بنشیند. ابداً دور از ذهن نیست که با تعیین اهداف دقیق، علمی و عملی و اندکی دقت و ظرافت و نکته سنجی و توجه وافر به جزئیات و به بازی گرفتن تولید کنندگان، می توان در سال آینده، شاهد رویدادی بُرد_بُرد برای همه باشیم.
نویسنده: مهدی اشرفی ورزیده – طراح مبلمان
…
دیدگاه نویسندگان الزاما به معنای دیدگاه پایگاه اطلاع رسانی گزارشگر طراحی صنعتی نمی باشد. و این حق برای برگزار کنندگان این رویداد محفوظ است که پاسخ خود را برای انتشار برای این پایگاه ارسال نمایند.
با سلام و عرض خسه نباشید خدمت همه دست اندرکارن برگزاری مسابقه.
بنظر من هیچ ضرورتی ندارد تاکید کنیم بر چسب ایرانی یا ساخت ایرانی یا طراحی ایرانی.
بهتر است دست طراحان باز باشد با هر تمی که میخوان طراحی کنند فقط باید مخاطبشون رو پیدا کنند.
یه نکته ای هم که من خیلی این اواخر تو ایران درگیرش شدم این بود که لغت جشنواره که هیچ، لغت مسابقه هم برای این رویداد هایی که خیلی از شرکت های ایرانی دنبالش افتادن مناسب نیست. اینا بیشتر دنبال مزایده هستن تا مسابقه. از بین خارجی ها هم desall همین رویکرد رو داره متاسفانه. هر بازاری خسیسی که از راه میرسه و میخواد بیشترین تعداد طرح با کمترین مسئولیت و هزینه ممکن به دستش برسه و کلا هم طراح جماعت رو قبول نداره که کار بسپره دستشون یه مسابقه راه میندازه، معمولا هم یا برنده ها سطح کارشون بسیار پایینه یا کلا برگزارکننده راضی نمیشه و سر و ته مسابقه رو میپیچونه و میزنه به چاک.
مسابقه ذاتا باید از طرف یه گروهی که مستقیما از ماحصل مسابقه سودی نمیبره برگزار بشه. معروف ترین شرکت های دنیا هم وقتی میان فراخوان میدن که برامون طرح بزنید و ما جایزه میدیم معمولا تو قضیه عمیق میشی میبینی یه جای کارشون داره میلنگه.
پروژه طراحی یه محصول یا خدمات برای تولید و ارائه به بازار فروش یک مسئولیت دو جانبه هست. وقتی به صورت مسابقه برگزارش می کنن یعنی پیشاپیش کارفرما از مسئولیتش جا زده.
مسابقه طراحی هدف دیگه ای داره. هدف ترویج ایده های نو، ایجاد یا بررسی یه بیانیه، تعامل دانشجو ها، یادگیری، خیریه های استعداد پرور، حتی تبلیغ برای اعتبار یه شرکت به عنوان اسپانسر. ولی اینکه دقیقا انتظار دارن یه محصول برای یه شرکت که دقیقا تولید کننده اون محصول هست طراحی بشه تا اونا تولیدش کنن وقتی به صورت مسابقه در میاد فقط یک معنی داره، همه طراح ها زحمت بکشن بدون اینکه تولید کننده مسئولیتی در قبالشون داشته باشه.
متاسفانه صرفا یک مسابقه ی بدون در و پیکری برگزار شد که حتی به شرکت کننده ها هم اعلام روز داوری یا اختتامیه گفته نشده بود. با اینکه بنده پیگیر ماجرا بودم و طرح فرستاده بودم اما الان از سایت شما متوجه شدم که حتی اختتامیه و کتاب هم داشته !!!!