جنبش باوهاوس دوم برای اروپا چه معنایی دارد؟
“معامله سبز” اتحادیه اروپا باعث ایجاد موجی جدید از نوآوریها در زمینه ساختمان خواهد شد، و شانسی برای یافتن یک زیبایی شناسی مشترک در معماری.
یک قرن پیش، مدرسه باوهاوس، هنرمندان و معمارانی مانند پل کله، لیلی رایش و میس وان درروهه را که با محافظه کاری سنتی میجنگیدند دورهم جمع کرد و غرب را از راه دیزاین های مدرنیستی شکلی دوباره داد.
اکنون اتحادیه اروپا فرصتی جدید برای خلق یک زیبایی شناسی مشترک را که از نیاز به نوسازی و ساخت ساختمانهای با مصرف انرژی کمتر برآمده است مشاهده میکند.
پیشنهاد برای مقاومسازی انرژی یکی از اقدامهای اقلیمی در محور برنامه بازسازی ۱/۲ تریلیون دلاری ویروس کوروناست و میتواند باعث یک تغییرشکل وسیع معماری شود، آنچنانکه رهبران، آن را به یک جنبش باوهاوس نوین برای قاره تشبیه کردهاند. یک برنامه پیشنهاد نوسازی سالانه که تا ۲% کل مصالح ساختمانی را دربر میگیرد. این نوع از “موج نوسازی” باعث پیشرفت بسوی هدف “اولین قاره بی ضرر برای اقلیم جهان تا سال ۲۰۵۰” میگردد و میتواند فرصتی برای ارائه روشی برای یک تغییرماهوی سمبلیک نیز بشود.
اورسولا فن در لین (Ursula von der Leyen) رئیس کمیسیون اروپا، در مراسم سخنرانیش در نشست ۱۶ سپتامبر کمیسیون گفت: “ما نیازمند ایجاد یک تمایز زیبایی شناسانه برای دگرگونی سیستماتیک خود با هدف انطباق با طرح و پایداریمان هستیم. همین چرایی برپایی یک باوهاوس اروپایی را بیان میکند، یک فضای خلاقیت مشترک که معماران، هنرمندان، دانشجویان، مهندسان و طراحان با همکاری با یکدیگر آن را ممکن میسازند.”
جزئیات این برنامه کماکان در مرحله گفت و گوست، اما با توجه به اشارههایی که به باوهاوس شده است، – مدرسه دوره وایماری که متفکرین با نفوذ در طراحی، معماری و هنرهای دستی را تا هنگامی که توسط رژیم نازی در ۱۹۳۳ وادار به تعطیلی شد درهم آمیخت – تجمیع میراثی را با پنجهای محکم بر تخیلات اروپاییها (و دیگران) فراخواند. چشم انداز محض اقدامات اقلیمی مورد نظر میتواند به قانونگزاران و برای مهندسان و معماران فرصتی برای خلق چشم اندازی مشترک برای آینده قاره بوجود آورد.
کمیسیون جزئیات موج نوسازی را بعنوان بخشی از “معامله هنر اروپایی” در ۱۴ اکتبر رونمایی خواهد کرد. هم اکنون، موضوع خجالت نکشیدن از مطرح کردن برخی تعهدات زیبایی شناسانه است.
کادری سیمسون (Kadri Simson) کمیسیونر اروپا در امر انرژی می گوید: “پیام این بود: بیایید طرح و معماری برای زمان حالمان خلق کنیم که به شهرهایمان کمک کند سبزتر شوند و همچنین ما را دوباره با طبیعت مرتبط سازد.” شاید این به اندازه عقایدی که معماران و برنامهریزان اروپایی را پشت یک نگاه سیستمیک و سمبولیک متحد میکند سخنی روراست و به اندازه اصل مدرنیستی که بسیار توسط باوهاوس فراگیرشد ساده باشد: فرم تابع عملکرد است.”
این هفته دیپلماتها درحال مذاکره برای چگونگی اقدام و توافقی هستند که ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در جولای گذشته برای مدیریت پرداخت، هم از بودجه بازسازی پساکرونایی اتحادیه و هم بودجه ۷ ساله کل آن تصمیم گیری کردند. حدود یک سوم این بسته بودجهای ۲ تریلیون دلاری به مبحث اقدامات مرتبط با تغییرات اقلیمی اختصاص داده شده، از جمله بازسازی ساختمانی انبوه و مهار مصرف انرژی ساختمانها بعنوان یکی از مهمترین موضوعات در زمینه تسلط بر روند تخریب آب و هوا، چنانچه که ساختمان و عملیات ساخت آن مجموعا” تولید کننده حدود ۳۹% گازهای گلخانهای دنیا هستند.
به این منظور، معماران و هنرمندان سراسر اروپا انتخابهای متعددی برای نشان دادن عملکردهای بهتر ساختمان ها دارند. هم اکنون بیش از ۲۰ برتامه برای دریافت مجوزهای ساختمانی در اروپا درحال انجام است، از آنجمله LEED و Passive Haus. این برنامههای مجاز داوطلبانه و از نقطه نظر نوبت انجام ماموریت هم تعداد کمتری هستند. یک چارچوب اتحادیه اروپا بنام “راهنمای عملکرد انرژی ساختمانها” صاحبان املاک و ساختمانها را ملزم به تکمیل مجوزهای عملکرد انرژی جهت فروش یا اجاره آنها میکند تا هنگامی که قصد فروش یا عرضه دارند مصرف انرژییشان را توضیح دهند. طی سالهای اخیر اتحادیه اروپا تلاش کرده این دستورالعملها را با ملزم کردن دولتهای عضو به اجرای استراتژیهای درازمدت نوسازی ملی گرد هم آورد.
“ویروس کرونا ما را تبدیل به نظاره گران نیروهای طبیعت کرده و ما مجبوریم جایگزینهایی برای وضعیت موجود بیابیم.”
اگرچه یک شیوه سختگیرانهتر مصرف انرژی، نوعا” به سطح یک فلسفه دیزاین نمیرسد، در عین حال تلاشهای سیاستگزاری در این فضا نیز به وضعیت اضطرار جدیدی رسیدهاند. در ژانویه ۲۰۱۸، وزرای فرهنگ اروپا در “داووس” گردهم آمدند تا در جهتگیری مشترکی برای یافتن کیفیت معماری برتر و توسعه شهری بعنوان یک هدف سیاسی کار کنند. وزرا بیانیههایی ارائه کردند که Baukultur را پیش ببرند، تعهدی که به محیط ساخته شده بعنوان انعکاسی از هویت و تنوع اروپایی بیندیشد. بیانیه داووس درباره Baukultur معتقد است حداقل بخشهایی ازساختار اروپایی تشنه برای چیزی عظیمتر از مجموعه حداقل های ضروری برای اقدامات ساخت و ساز هستند.
گئورگ پندل (Georg Pendl) رئیس شورای معماران اروپا میگوید: کمیسیون اروپا تا بحال “بیشتر به شمردن دانهها و اندازه گیری جزئیات قابل شمارش ساختمانها مانند مصرف انرژی یا سیستمهای تهویه” سرگرم بوده و “نداشتن این نگرش فنی خالص تغییر بزرگی خواهد بود”. اندازه گیری کیفیت ساخنمان ها از راه اطلاعات فنی اغلب تاثیر زیادی بر کیفیت ساختمانها و محیط زیست نداشته است.
یکسال پس از بزرگداشت صدمین سال پایه گذاری باوهاوس، باعث تعجب نیست که رهبران اروپا بخواهند درباره برند ماموریتشان همکاری کنند. فرانس تیمرسمان (Frans Timmersman) معاون اجرایی کمیسیون اروپا و رئیس بخش اقلیمی “معامله سبز اروپایی”، باوهاوس را بعنوان یک “جنبش دموکراسیساز و رستگار کننده” تلقی میکند که دیزاین و شهرسازی را بیشتر قابل دستیابی کرد. به همین خاطر است که باوهاوس چنین برنامه زیبایی بود که دورانها را پشت سر گذاشت و چرا همه حکامی که در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به قدرت رسیدند به باوهاوس حمله کرده و تلاش کردند آن را محو کنند.
باری برگدول (Barry Bergdoll) استاد تاریخ هنر دانشگاه کلمبیا می گوید: “اما باوهاوس اصیل نه یک جنبش بود و نه یک روش، بلکه فقط یک مدرسه و انستیتوی ایالتی بود. همچنین هیچگاه یک فروشگاه سیاستگزاری نبود. هنگامی که مدرسه در سال ۱۹۲۵ از”وایمار” به “دسائو” منتقل شد، بخشی از هیئت مدرسان درگیر تجربیاتی در زمینه اقکار مدرنیستی درباره خانه سازی در سطح شهر و استان شدند (خانه سازی موضوع یک کشمکش بزرگ در آلمان میان دو جنگ بود). طی سال های ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ تحت نظر دومین مدیر مدرسه، هانس مه یر (Hannes Meyer)، باوهاوس راههای جالبی در زمینه تفکرات زیست محیطی را جستجو کرد، مانند انرژی خورشیدی منفعل و باغبانی اکولوژیک. برگدول میگوید: “باوهاوس عاشق این بود که برای سیاستگذاری از او مشاوره بخواهند، اما در آن زمان بندرت چنین اتفاقی میافتاد. اکنون، فرصتی برای رهبران اروپا بوجود آمده نا پتانسیلهای شناخته نشده مدرسه را برآورده کنند.
برگدول می گوید: “آنها از باوهاوس بعنوان یک استعاره برای تفکر خلاقانه استفاده میکنند که دیوارهای میان اشیاء و طراحی برای رویارویی با هرمشکل روزمره را از میان بردارد. همه آن چیزها حقیقت دارد.
پندل می گوید: “یک باوهاوس اروپایی باید به معماران به جای راههای دیگر بعنوان منبع الهام بخش نگاه کند. چنین پروژه ای نباید لزوما” خود را به اروپا محدود کند. بعنوان یک طراح که کارهایش از نقطه نظر فرهنگی، زیست محیطی و ارزش های اجتماعی سنجیده می شود و نه هزینه و زیبایی شناسی آن”. پندل به کارهای “Diabedo Francis Kere” یک معمار اهل بورکینافاسو اشاره میکند که استودیویی در برلین دارد و پروژههایی در باماکو، بارسلون و مونتانا. پندل می افزاید:”هیچ نکته دگمی ضروری نیست، اگرچه استانداردهای مشخصی مانند پنجرههای سه جداره حافظ انرژی ممکن است پیش پا افتاده باشند. ساختمانهایی از چوب یا گل میتوانند بیشتر مطرح شوند.”
میلان دینوسکی (Milan Dinevski) یک معمار اسلوونیایی و مسئول موزه معماری و دیزاین لیوبلیانا در اسلوونی می گوید: “تحقیق و تکنولوژی و همچنین طبیعت در باوهاوس اروپایی نوین، فراگیر خواهد بود” و میافزاید “باید در فرآیند تصمیم گیری تنوع بوجود آید تا تضمین شود هر موج بازسازی با اکو سیستم محل، چه اجتماعی و چه طبیعی منطبق باشد”. او میگوید: “معماری سنتی بیش از ۱۰۰ سال است همان رفتار را دارد. از باوهاوس تا کنون چیزی تغییر نکرده. اکنون شما مواد بهتر دارید و موفقیت وابسته به دسترسی شما به این مواد است. اما یک الگوی ارتقاء یافته (Paradigm Shift) جهانی رخ داده است. دینوسکی که در عین حال مدیر پروژه “پلاتفرم معماری آینده” نیز هست که در آن حامیان، تئوریسینها، تولید کنندگان و معماران در حال ظهور را برای تبادل نظرات و ایجاد نوآوری گردهم می آورد، میگوید زمان تغییر اکنون است: “ویروس کورونا ما را شاهد نیروهای طبیعت کرده است و ما مجبوریم به جایگزینهایی برای موقعیت کنونیمان بیندیشیم”.
نه بیانیه داووس، نه کمیسیون اروپا تا حد حمایت از یک شیوه یکسان معماری در اروپا پیش نرفتهاند. ممکن است طرفداران باوهاوس از اینکه اتحادیه اروپا به ارتقاء معماری کانستراکتیویست برای اروپا چراغ سبز نشان نداده ناراحت شوند. به گفته دینوسکی، چیزیکه برای فرانکفورت کار میکند بهترین راه حل برای بلگراد نیست.
پندل می گوید: “باوهاوس اصلی بیش از یک نگاه دارد باوهاوس اروپایی باید بیشتر از یک مبحث باشد. دیزاین و استایل مفاهیم گذشته هستند و نه آینده. اکنون یک پرسش درباره جهت گیری وجود دارد: چگونه بیندیشیم و چگونه به مسائل بپردازیم”.
مترجم: مصطفی میرفندرسکی