خانه / مقالات / معرفی مایندست دیزاین

معرفی مایندست دیزاین

معرفی مایندست دیزاین

دیزاین به ضرورتی برای کسب و کارهای موفق تبدیل شده است. در سال ۲۰۱۶ در گزارش مهارت‌های شغلی آینده ۲۰۲۰ که توسط IETF ارائه شده، مایندست دیزاین به عنوان مهارت کلیدی معرفی شده است.  و بی شک بسیاری از شرکت‌های بزرگ همچون اپل، نایک و کوکاکولا طی دهه اخیر استراتژی دیزاین محور اتخاذ کرده‌اند. بسیاری از آژانس‌های تبلیغاتی، شرکت‌های مشاور، استودیوهای تجربه کاربری و حتی مشاوران آزاد هم همراه با این گرایش، دیزاین محور شدند و جریان‌های درآمدی جدیدی از ورکشاپ‌های ‘تفکر دیزاین’ و ‘فرایند دیزاین’ پیدا کردند.
تفکر دیزاین به عنوان فرایندی چهار تا پنج مرحله ای معرفی شده  و با تاکید روی طوفان فکری، ایده پردازی و کاغذهای یادداشت‌های رنگی به کار خود ادامه داده است.  اینجا نقطه ای است که مشکل آغاز می‌شود. چارچوب تفکر دیزاین فرمول جادویی برای یادگیری، اجرا و گرفتن نتیجه نیست. هر فرآیندی که کورکورانه شروع شود مشکل زاست”. (آمل آرکادام،’ تفکر طراحی یک فرایند نیست یک مایندست است’.)
جدای از اصطلاحات رایج و دستورالعمل‌های همه فن حریف، بیایید اول در مورد شیوه درست حل مسئله با نگرش دیزاین صحبت کنیم.

فرآیند تصمیم گیری
کلمه محصول در دیکشنری مریام وبستر ‘نتیجه یک عملکرد یا فرآیند’ معنی شده است. به عبارت دیگر، یک محصول نتیجه مجموعه‌ای از تصمیمات، از قصد اولیه تا نتیجه نهایی می‌باشد.
اغلب اوقات در دیزاین محصول، هدف یا ایده اصلی با مشکلاتی از جمله امکان‌سنجی تکنیکال، هزینه‌های تولید، موعدهای مقرر، قانون گذاری و موارد دیگر مواجه است. برای هر مشکل نیاز است تصمیمات و راه‌حل‌های بینابینی اتخاذ شود.  در نقطه تلاقی محدودیت‌های فنی، چشم‌انداز کسب‌وکار و شرایط مطلوب، دیزاینر کسی است که می‌بایست بهترین راه حل را برای تولید محصول منسجم ارائه دهد.
دونالد نورمن با مقایسه مهندسان و دیزاینر‌ها توضیح می‌دهد که: “مهندسان آموزش دیده‌اند که منطقی فکر کنند، در نتیجه اعتقادشان بر این است که مردم باید به این شیوه فکر کنند و محصولات خود را بر این اساس می‌سازند، وقتی مردم دچار مشکل می‌شوند آنها آشفته و نگران می‌شوند. اما مشکل تولید توسط مهندسان این است که آن‌ها بیش از حد منطقی می‌باشند. ما باید رفتار انسان را به همان شکلی که هست بپذیریم”.
دونالد نورمن با این مثال توضیح می‌دهد که چگونه تفکر منطقی باید با همدلی با کاربر در تعادل باشد. این یکی از نمونه‌هایی است که مایندست دیزاین قادر به در نظر گرفتن دیدگاه‌های مختلف و ایجاد تعادل میان آنها در فرآیند تصمیم گیری است.
از این نظر دیزاینر‌ها متخصص عرضی کار کردن هستند و وظیفه آنهاست که دائماً در فرایند دیدگاه را تغییر دهند تا ثبات و ارتباط در محصول نهایی را ایجاد کنند. حتی اگر تخصص‌هایی از جمله ی ui و ux ، تعاملی، محصول، محقق و غیره در رشته دیزاین ایجاد شده باشد، این تفکر عرضی درمایندست دیزاین پایدار است و هر دیزاینر می‌بایست با در نظر داشتن تصویر بزرگ از پروژه نسبت به تصمیمات خود آگاه باشد.

معرفی مایندست دیزاین

تصویر کلی
دیزاین فراتر از تغییر دیدگاهی که در کل فرایند دیزاین به وجود می‌آورد، در رابطه با تغییر مقیاس دید هم می‌باشد.
همه تصمیمات دیزاین در هر سطحی، از معرفی محصول گرفته تا کوچکترین جزئیات می‌بایست با در نظر داشتن یک تصویر کلی صورت گیرد:

  • هدف اصلی محصول (چه مشکلی را قرار است حل کنیم؟)
  • زمینه کلی پروژه (محدودیت‌های فنی، مالی و قانونی پروژه ما چیست؟)
  • کیفیت و مطلوبیت تصمیم (آیا این بهترین و جذاب ترین راه برای حل مسئله کاربر است؟)

این حرکت رفت و برگشتی از سطح میکرو به ماکرو تنها راه حصول اطمینان از تعادل و سازگاری بین اجزای مختلف پروژه است. این موضوع ممکن است کمی‌عجیب به نظر برسد و جاییست که فرایند و متدولوژی به کمک دیزاینر می‌آیند.
کل تیم محصول (که شامل همه ذینفعان می‌باشد) به منظور حل مسئله احتیاج دارند در ابتدا با هم تنظیم شده و نسبت به اهداف و محدوده پروژه هم عقیده شوند. قرار است چه مشکلی را حل کنیم؟ محدودیت‌های ما چیست؟ کاربران ما چه کسانی هستند؟
برگردیم به معرفی، اینجا جایی است که روش تفکر طراحی با تقسیم فرآیند به پنج مرحله پاسخ مناسبی برای صنعت و رهنمودهای خوبی برای چارچوب بندی  در صورتی که سایر متریال‌ها وجود داشته باشند).

معرفی مایندست دیزاین
تفکر دیزاین تیم‌های چند رشته‌ای را دور هم جمع می‌کند تا قبل از این که پاسخ سوال را پیدا کند خود سوالات را مشخص سازد. این یک فرآیند تکرار شونده است: در هر مرحله از تیم خواسته می‌شود به ساختار اصلی مشکل برگردند تا ارتباط راه حل‌ها با آن را ارزیابی نمایند. این ابزاری بسیار مهم برای دیزاینر است تا طبق روش عمل کند و مایندستش را به اشتراک بگذارد.

ترکیب خلاقانه
اینکه هر تصمیم در فرایند دیزاین با سایر تصمیماتی که گرفته شده یا خواهد شد مرتبط است کمی‌ترسناک به نظر می‌رسد. اما این خبر خوبی هم برای دیزاینرها دارد: اگر فرایند دیزاین به خوبی اجرا شود، ‘اضطراب صفحه خالی’ وجود نخواهد داشت.  هیچ تصمیمی‌ثمره خلاقیت خالص نیست، هر ایده‌ای پاسخ به یک سوال یا مشکل مشخص می‌باشد که درست تعریف شده است. در این باره چارلز ایمز یکی از بزرگترین تاثیرگذاران دیزاین و معماری دهه ۵۰ محدودیت‌ها را به عنوان محرک خلاقیت به جای مسدود کننده آن معرفی کرد:” در اینجا یکی از معدود راههای موثر برای مشکل دیزاین وجود دارد: توانایی دیزاینر در تشخیص هرچه بیشتر محدودیت‌ها و تمایل و اشتیاق او برای کار در این محدودیت‌ها”.
ترکیب خلاقانه در واقع مربوط به در نظر گرفتن همه جنبه‌های مشکل و به کارگیری خلاقیت در این زمینه است. اگر در پاسخ به یک سوال به مشکل برخوردید و راه‌حلی برای آن پیدا نمی‌کنید سوال را بازتر کنید. برعکس اگر به تعدد راه حل‌ها بر خوردید و نمی‌توانید راهی برای تصمیم‌گیری پیدا کنید، اهداف خود را کوچک تر کنید و به یادآورید دقیقا کدام مشکل را می‌خواهید حل کنید.

قدرت همدلی
ما دائما  می‌بینیم که چگونه پیکربندی مسئله عنصر اصلی مایندست دیزاین است و چه بسا مهمترین مهارت برای یک دیزاینر میباشد. دیزاین گوش دادن و همدلی با کاربر است، اما نه صرفاً ! همدلی با سایر ذینفعان پروژه برای دستیابی به چشم انداز عرضی و اتخاذ تصمیم درست به همان اندازه مهم می‌باشد. این در مورد تبدیل نظرات واگرا یا نیازها به مشکلاتی است که قابلیت حل شدن دارند.
و این توانایی برای همدلی همراه با قابلیت فرمولبندی مشکل، بی شک هسته اصلی مایندست دیزاین است. دیزاین برای رسیدن به پاسخ‌های درست نیاز دارد مشکلات را به نحوه درست استخوان‌بندی کند، برای استخوان بندی درست مشکلات دیزاینر می‌بایست اطلاعات درست گرد آوری کند، برای گردآوری اطلاعات درست دیزاینر باید سوالات درست بپرسد و خوب گوش دهد.
یک راهنمای علمی‌برای اینکه نشان دهد سوال درست چیست، وجود ندارد (با این وجود چند نکته اینجا و اینجا موجود می‌باشد) و این نشان می‌دهد دیزاین یک دانش نرم است.  هرچند، اغلب اوقات همه چیز در یک سوال ساده خلاصه می‌شود: چرا؟( اینجا بیشتر اشاره شده است). هنری فورد یک نقل قول معروف دارد: اگر از مردم می‌پرسیدم چه می‌خواهند، آنها حتما می‌گفتند اسب‌های تندرو تر . در واقع اینکه از مردم بپرسیم چه می‌خواهند کافی نیست. زیرا آنها به راه حلی که در حال حاضر می‌دانند فکر می‌کنند.
“چه می‌خواهید؟ اسب تندروتر”
دیزاینر‌ها باید دائماً راجع به چرایی بپرسند. بیایید یک نمونه مکالمه که هنری فورد می‌توانست با مشتریانش داشته باشد را مرور کنیم.
“شما برای چه اسب تندرو تر می‌خواهید؟-تا سریع‌تر از یک محل به محل دیگر بروم”

 “پس مشکل اسب نیست، مشکل سرعت هست. بله؟-بله ”
“چه چیزی تندتر از اسب می‌رود؟-ماشین”

 “چرا از ماشین استفاده نمی‌کنید؟-چون گران است
پس بیایید یک ماشین ارزان تر بسازیم”
این مثال یک مقدار کاریکاتوری است. اما نشان می‌دهد چقدر مهم است که یک دیزاینر فراتر از پاسخ‌های اولیه کاربر برود و برای درک نیازهای او عمیق‌تر شود. پرسیدن چرایی ممکن است در ابتدا بسیار ساده به نظر برسد و در عین حال سوالی سخت است. امتحان کنید، خواهید دید این رمز ارتباط با انسان جلو روی شماست. همدلی کنید و راه حل‌هایی که مردم دوست دارند را دیزاین کنید.

تلاش برای عشق
پس گفتیم چگونه یک مایندست دیزاین منجر به پرسیدن و گوش دادن عمیق متناسب با موضوعات مختلف می‌شود که خود حل مشکلات به شیوه‌ای منسجم و مداوم که معطوف به زمینه می‌باشد را در پی دارد.
و اینجا جایی است که تعریف مایندست دیزاین معمولاً متوقف می‌شود، ورکشاپ‌های تفکر دیزاین هم تعطیل می‌شود. با این وجود این تعریف می‌تواند برای یک مدیر پروژه خوب یا یک مشاور باکیفیت کاربرد داشته باشد.
‏پس DNA اصلی دیزاین چیست؟ دونالد نورمن به این موضوع اینگونه اشاره کرده است: “اینکه ما محصولاتی بسازیم که صرفاً کار کند کافی نیست، آنها قابل فهم و قابل استفاده می‌باشند. ما به محصولاتی نیاز داریم که شادی،خوشی، سرگرمی‌و زیبایی را وارد زندگی مردم کنند”.
و با قرار گرفتن زیبایی به عنوان ستون نهایی مایندست دیزاین، دیزاین تبدیل به یک مهارت می‌شود.
دیزاین در مورد همدلی، استراتژی، منطق، روابط و خلاقیت است. ولی در نهایت دیزاین فعالیتی است که هدف آن تولید فرم‌های محسوس است. فرم‌هایی که کاربران را به واسطه سادگی و ارتباطش خوشحال می‌کند. وقتی در مورد دیزاین صحبت می‌شود، مردم به تاثیر فوق العاده یک محصول اشاره میکنند.
این مفهوم آخرین نکته برای درک مایندست دیزاین است. بخش مهم دیزاینر شدن، جمع آوری فرهنگ هنری و ملموس، نگاه به اطراف، آگاهی از ابزارها،شکل‌ها و محیط‌های روزمره می‌باشد تا دریابیم فرمها (فیزیکال و ملموس) چگونه با مردم ارتباط برقرار می‌کنند.  الهام، مشاهده، آگاهی و تمرین از ضروریات هدف نهایی است. دیزاینر‌ها صرف نظر از تخصصشان باید برای زیبایی، توازن و اجرای خوب تلاش کنند، زیرا این همان پاسخ همدلی است.

 

منبع: Defining the “Design mindset”

درباره ی گزارشگر طراحی صنعتی

موسسه علمی-پژوهشی و اطلاع رسانی گزارشگر طراحی صنعتی در تلاش است، با توسعه فعالیت های خود این سایت را به مرجع کاملی برای استفاده طراحان ایرانی، تبدیل کند. ما در تلاشیم اخبار مهم و تأثیر گذار بین المللی در حوزه دیزاین را در کوتاهترین زمان به زبان فارسی در اختیار مخاطبان قرار دهیم، همچنین بوسیله گزارشگران خود، در مراکز مختلف داخلی اخبار و رویدادهای ملی را تحت پوشش قرار دهیم.

همچنین ببینید

تفکر طراحی: عاملی برای نوآوری اجتماعی؟

این مقاله شامل دو بخش است؛ بخش اول به تعریف تفکر طراحی و بخش دوم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *