Bosch & Fjord مدرسه ای به را بوجود میآورد که روشهای آموزشی مدرن را با شیوههای که معلمان درس میدهند، می آمیزد.
اگر قرار بود در مدرسههای امروزی فرم از عملکرد پیروی کند، دیگر هیچ نیازی نبود که سیستمهای آموزشی حاضر را به چالش کشید.
مدل حاضر بر اساس یک مدل تاریخ مصرف گذشته قرن ۱۹ بنا شده است .بر اساس آنچه که سیستمهای تحصیلی تعریف می کنند: گروه بندی شده بر اساس سن، تحت نظارت و کنترل مداوم، قواعد و دستورالعملهای تعلیمی فراوان، برنامه های خشک و مقرر و شیوههای امتحانی و ارزیابی استاندارد بر پایه حفظیات. هنگامی که به یکی از مدارس امروزی قدم میگذارید معمولا با یک تجربه آشنا مواجه میشوید؛ راهروهاdی که در دو طرفشان کلاس قرار گرفته، کلاسهای مکعبی با کمترین میزان نور روز، و سالنهای سخنرانی بزرگ و غیر شخصی.
طراحان و معماران در Bosch & Fjord وقتی به طراحی مدرسه Ordrup مشغول بودند این نوع شیوه طراحی دوره ویکتوریایی را رد کردند. در طراحی این مدرسه، آنها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا به صورت فیزیکی بیان کنند که کودکان امروزی چگونه میخواهند یاد بگیرند و معلمان حال حاضر چگونه میخواهند آموزش دهند. تیم طراحی کاملا در یک مدرسه مستقر شد و زمان کافی را صرف کرد تا بتواند ارتباط پیچیده آموزشی، نحوه روابط و برخوردهای بین افراد را مشاهده و ثبت کرده و نتایج آنها را تحلیل کند.
با استفاده از یک زبان جدید برای توصیف روشهای یاد گیری، Bosch And Fjord کانسپت طراحی خود را بر پایه سه محور اصلی بنیان نهاد:
آرامش و دریافت – بحث و همکاری – امنیت و حضور
بر اساس این سه محور اصلی یادگیری، فضاهای آموزشی به صورت مراکز رنگارنگی درامدند که: دانش آموزن میتوانستند در آن به بحثهای گروهی بپردازند؛ میزهایشان را طور طبیعی جابجا کرده و شکل دهند که برای کارهای گروهی و بازیهای خلاق مناسب باشد؛ فضاهای یاد گیری شخصی برای خود ایجاد کرده که بتواند در آن به تفکر و بازنگری کارهایشان بپردازند و در نهایت به خواندن و یا تمرکز کردن در لولههای سرگرم کننده بپردازند. در طی تحقیقات، تیم طراحی متوجه شد که هر کسی متفاوت از بقیه یاد میگیرد، بنابراین آنها بر اساس این کشف مدرسه را طراحی کردند. هم اکنون می توان گفت که فرم مدرسه Ordrup از عملکرد پیروی میکند ولو اینکه سرگرم کننده و زیباست.