مصطفی ملکیان در نشست دیزاین شناسی :
دیزاین، خیرِ جمیل است.
همیشه ورود متفکران و صاحب نامان به مفاهیمی که کمتر برای عموم شناخته شده است اتفاق مبارکی بوده. از یک طرف، اعتبار نام شان توجه را به سمت مفاهیم تازه یا مغفول مانده جلب می کند و از دیگر سو، تحلیل های عمیقی که در خصوص آن موضوع مطرح می کنند، فضاهای ژرف تر و سویه های عمیق تری درباره آن پدیده باز می کند. چندی پیش «مؤسسۀ سروش مولانا» به همراه استودیو «دیزاین وند»، اولین سلسله نشست های «دیزاین شناسی» را با حضور مصطفی ملکیان برگزار کرد. ملکیان در اولین نشست دیزاین شناسی، بعد از ذکر دو مقدمه و اینکه دیزاین به لحاظ مفهومی در کجای تاریخ اندیشه قرار می گیرد، هشت نکته در خصوص دیزاین و اخلاق بیان کرد که در ادامه خلاصه ای از این گفتار را می خوانید.
مقدمۀ اول: سه مطلوب ذاتی از نگاه افلاطون
اگر به آن نکته ای که در بن و بنیاد مفهوم دیزاین نهفته است توجه کنند، به نظرم می آید که خیلی چیزها را می توانند با پرتو و نگرشــی جدید ببینند و اساسا درباره بسیاری از اموری که اصطلاحا زیرمجموعۀ دیزاین ها هم قرار نمی گیرند، می توانند دیزاین وار بیندیشند. حال توضیحاتی که خواهم داد تا حدی این مدعای اولیه را برای دوستان روشن تر خواهد کرد.
افلاطون که شاید بزرگ ترین فیلسوف دوران یونانی و رومی باستان (دوران هلنیستی) باشد، درباره درون آدمی نظریه ای دارد که این نظریه اگرچه اصلاح های جدیدی در آن صورت گرفته، هنوز هیچ متفکری اساسا و از بن و بنیاد با آن مخالفت نکرده است. آن نظریه این است که درون ما آدمیان در برابر بیرون ما آدمیان است؛ آنچه درون من است (که شما می توانید از آن به «نفس» و «روان» تعبیر کنید یا هر تعبیر دیگری) در برابر آنچه بیرون من است که از بدنم آغاز می شود و بعد به سرتاسر جهان بیرون بسط و گسترش پیدا می کند. به نظر افلاطون درون من از سه ساحت درست شده است. یک ساحت در درون ما وجود دارد که ساحت باورها و معرفت های ماست و بسیاری از افعالی که شما در زبان به کار می برید، اشاره اش به آن ســاحت شماست. وقتی می فرمایی «من می دانم که فلان»، یا «من شک دارم که فلان» و همۀ فعل هایی از این مقوله، به ساحت اول درون شما برمی گردد. به این ساحت می گویند «ساحت عقیدتی یا معرفتی (Doxsastic یا Cognitive) » این ساحت اول است. به نظر افلاطون، درون ما ساحت دومی هم وجود دارد که «ساحت احساسات و عواطف و هیجانات (Emotional یا Affective) »ماست. در آن ساحت ما از چیزی خوش مان می آید یا بدمان می آید. از چیزی لذت می بریم یا رنج می بریم. به چیزی گرایش داریم یا از چیزی گریز داریم یا در برابر چیز سومی حالت ستیز داریم. این گرایش ما، گریز ما یا ستیز ما با امور ساحت دوم ما را فراهم می آورد. از این ســاحت به «ساحت احساسی یا ساحت sentimental وجود ما» تعبیر می شود. با شمارشی که من کردم، روان شناسان تقریبا ۸۵ احساس و عاطفه و هیجان را در درون ما از هم تمییز دادند، اما اگر از ما بخواهند که احساســات و عواطف مان را بشماریم، معمولا انسان عادی بیش از ۱۹-۲۰ عاطفه، احساس و هیجان را نمی شناسد.
ساحت سوم، خواسته های ماســت که افلاطون از آن به «ساحت ارادی وجود ما (Volitive یا گاهی conative وجود ما)» تعبیر می کرد. آن ســاحتی که ما در آن چیزهایی را می خواهیم. این ساحت به عمل ربط پیدا می کند و اگر دقت کنید، ما در زبان برای این ساحت هم افعال فراوانی داریم: «می خواهم که فلان»، «تصمیم گرفته ام که فلان». تعبیرهایی مثل هدف، نیت، قصد، خواست، اراده، آرمان و همۀ این ها به ســاحت سوم مربوط می شود؛ ســاحتی که درواقع ما در آن با کار کردن ســروکار داریم، حالا خواه کار از مقولۀ گفتار باشد، خواه از مقولۀ کردار. درواقع، باز به همان ترتیبی که افلاطون معتقد بود، وقتی بین حالت عقیدتی – معرفتی مان و حالت عاطفی – احساسی مان جمع می بندیم، آن وقت خواسته ها درمی آیند؛ یعنی قسمت سوم (ساحت سوم) حاصل هم آمیزی ساحت اول و دوم درونی ماست.
در ادامه استاد ملکیان ۸ نکته در خصوص دیزاین و اخلاق را به تفضیل شرح میدهند که میتوانید از طریق دانلود PDF زیر مطالعه نمایید:
۱ -دیزاین، از آزادگی تا اسارت
۲ -دیزاین و ترجیح مصلحت بر خوشایند
۳-دیزاین، خو گرفتن با تنهایی و ساده زیستی
۴ -دیزاین و خشونت عشق
۵ -دیزاین و مسئولیت اخلاقی
۶ -دیزاین و تفکیک حقوق و اخلاق
۷ -دیزاین و خیررسانی همگانی
۸ -دیزاین و اولویت خیر بر جمال
نویسنده: ندا دیالمه
منبع: مجله مدیریت ارتباطات