آیا بیاد دارید روزهایی که با دستان کوچکتان واگونهای کوچک قطارهای چوبی مان را روی ریلها حرکت می دادیم و بلند بلند صدای هوو، هوو قطار را در می آوردیم؟ یا روزهای که جعبههای موسیقی مان را کوک می کردیم و بعد آن را کنار گوشمان نگاه میداشتیم تا به موسیقی آن گوش کنیم؟ هر دوی این اسباب بازیها به ما این حس را می داد که داریم چیزی را هدایت و رهبری میکنیم. حالا تصور کنید که هر دو این اسباب بازیها با هم تلفیق شده و یک تجربه زیبا و آموزشی نو را برای کودکان فراهم آورند.
این ایده اصلی به وجود آمدن اسباب بازی Sound Track بود که نه تنها تواناییهای جسمانی کودکان را پرورش می دهد بلکه به طور همزمان به آنها آموزش می دهد که موسیقی چطور به وجود می آید. این اسباب بازی یک ست قطار چوبی است که موتور آن یک سیلندر چرخان جعبه موسیقی میباشد. Sound Track نمونه ایده بسیار خوبی بود که سالها کسی به آن توجه نمی کرد تا اینکه بالاخره یک کمپانی به ارزش آن پی برده و آن را به یک محصول واقعی بدل نمود. ایده اولیه این پروژه زمانی پدید آمد که Seola دانشجوی طراحی صنعتی در پلی تکنیک دیزاین میلان تصمیم گرفت که برای پایان نامه خود یک اسباب بازی برای کودکان طراحی نماید.
او که خودش اهل موسیقی بود، در ابتدا می خواست اسباب بازی طراحی کند که کودکان را از سنین بسیار پایین نسبت به دنیای موسیقی کنجکاو نماید. وی می گوید، یکی از مهمترین بخشهای کودکی من بازی با اسباب بازیهای موزیکال بود. برای همین میخواستم اسباب بازی را طراحی کنم که برای هر حرکت کودکان یک واکنش موسیقایی داشته باشد.
برای کودکان ساخت موسیقی ممکن است که خیلی عجیب به نظر بیاید، اما آنها به طور ذاتی از بازی با صداهای مختلف و گوش کردن به آنها وقتی با هم تلفیق می شوند لذت می برند “ من می خواستم اسباب بازی را خلق کنم که به کودکان اجازه بدهد که به طور طبیعی درک کنند که موسیقی چگونه پدید می آید. “ در ابتدا، طراح قطارهای چوبی را انتخاب کرد که از آن به عنوان یک دلیل سمبلیک در ایده پردازیهایش استفاده کند، به خاطر اینکه قطار چوبی یکی از کلاسیکترین اسباب بازیهای کودکان بوده و همچنین در بسیاری از کتابها و شعرهای کودکان نقش مهمی را ایفا می کرد. اما کم کم، حرکت پر سرو صدای قطار چوبی به روی ریل ها، طراح را متوجه کرد که خود این استعاره می تواند محور اصلی برای اسباب بازی نهایی باشد.
در نهایت، Seola یک قطار چوبی را طراحی کرد که موتور آن دندانههایی داشت که وقتی به روی ریل حرکت می کرد نوتهای خاصی را می خواند. سپس وی یک ویدئو از این ایده تهیه کرد و آن را به روی سایتهای مختلف قرار داد. پس از مدت کوتاهی ایده او در خیلی از سایتهای طراحی به نمایش گذاشته شد و در این زمان بود که شرکتهای سازنده متوجه این ایده شدند و به وی پیشنهاد همکاری دادند. اما در این میان یک مشکل وجود داشت. به گفته خود طراح، هیچ یک از این شرکتها نمیخواستند هزینه ای برای ارزیابی تکنیکی این ایده اختصاص دهند، بلکه میخواستند به سرعت آن را به تولید انبوه برسانند. اما این ایده فقط در حد یک طرح بود و برای اینکه به یک اسباب بازی کاربردی مبدل شود نیاز به تفکر و اجرای مهندسی دقیقی داشت.
مثل خیلی از ایدههای طراحی دیگر که تا چند وقتی به روی اینترنت معروف می شوند و خلاقیت بینندگان را قلقلک داده و بعد از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده می شوند، این ایده نیز پس از چند وقت از آب و تاب افتاد.
به عنوان آخرین تلاش طراح، این ایده را به Quirky (یک سایت آنلاین که تلاش دارد نو آوری را برای همه قابل دسترس نماید) فرستاد و پس از گذشت ۶ ماه این ایده وارد مسیر تولید شد. Quirky این ایده را گرفته، و آن را برای تولید انبوه آماده کرد و تمام نواقص تکنیکی آن را نیز برطرف نمود. مهندسان Quirky یک بعد بسیار خلاق دیگر هم به این اسباب بازی اضافه کردند که خود طراح هرگز به آن فکر نکرده بود. آنها ریل قطار را به شکل شانهای در آوردند که بر روی هر دندانه آن یک دستگیره وجود دارد که کودکان می توانند آن را جا به جا کرده و موسیقیهای متفاوتی را به وجود آورند و آهنگهای خودشان را بنویسند.
به گفته طراح، موسیقی بخش اساسی زندگی کودکان است و آنها از این جریان لذت می برند که چیزی جلوی چشمشان اتفاق بیفتد و به طور همزمان صدای آن را بشنوند و این تجربه غنی تر و به یاد ماندنی تر نیز می شود وقتی که خود کودکان پدید آورندگان این قطعات موسیقایی باشند.