لیزا موراتوری پروفسور فیزیوتراپی میباشد که با بیمارانی که از اختلالات نورولوژیکی رنج میبرند سر و کار دارد، همانند اشخاصی که مبتلا به پارکینسون می باشند و در راه رفتن مشکل دارند. به گفته او: “درست راه رفتن ارزش بسیاری دارد و اگر آهسته یا نادرست قدم بردارید امکان دارد تصادف کنید”.
یک بخش جالب از کار وی کمک به بیمار در فهم زمانی است که راه رفتن او از یک الگوی ثابت خارج می شود. راهکار موراتوری تعبیه سنسور در طراحی کفش بیماران می باشد که اطلاعات فوق العاده ای می دهد.
اعداد نمایش داده شده به دقت، سست شدن قدمها را نشان می دهد. با این حال او چطور میتواند این دادهها را به بیماران نشان دهد؟ اگر شما در تلاشید تا حین راه رفتن در پیاده رو صرفا زمین نخورید، زل زدن به صفحه نمایش کار احمقانهای است.
از این رو موراتوری درک حسی را از چشم به گوش تغییر داد. به بیماران آموزش داد تا به داده ها گوش دهند. او طی مشارکتی که با مارگارت شندل استاد موزیک دانشگاه استونی بروک داشت، نرم افزاری طراحی کرد که هرگونه اختلال در راه رفتن را با ایجاد نویز در صدایی که توسط هندزفری شنیده میشود(خواه کتاب صوتی باشد یا موزیک) به فرد هشدار می دهد.
بدین صورت بیماران میتوانند فورا و تقریباً به صورت ناخودآگاه متوجه اشتباهات شده و آن را تصحیح کنند. این نمونه ای از انقلابی جدید در دنیای داده ها می باشد: سونیفیکیشن؛ ارایه داده توسط صدا.
معمولا ما به داده از جنبه بصری نگاه میکنیم چیزی که به چارت یا گراف تبدیل می شود، ولی گوش به شدت حساس می باشد و قابلیتی دارد که چشم از آن بیبهره است. چشم در درک اندازه ها و نسبت ها برتری دارد در حالی که گوش در تشخیص الگوهایی که طی زمان اتفاق میافتد بهتر می باشد. این خصوصیت برای دریافت نوسانات حتی ظریف ترین آنها عالی می باشد.
به عنوان مثال مارک بالورا استاد موسیقی بهمراه جنی اوانس هواشناس اخیرا در پن استیت داده های طوفان را به مجموعه ای از صداهای بلند تبدیل کردند. آنها توانستند نوسان طوفان را در قالب صوت نشان دهند.
همینطور واندا دیاز مرسد ستاره شناس در مرکز نجوم آفریقای جنوبی دریافت که میتواند مکانیزم انفجار سوپرنوا را با گوش دادن به اشعه گاما بررسی کند. به گفته وی “این چیزی شبیه تجلی الهی میباشد که میتوانم چیزهایی را بشنوم که شما نمیتوانید به راحتی در داده متوجهش شوید”.
از اینرو سونیفیکیشن قطعا می تواند در پزشکی مفید باشد. ولی این نعمتی در زندگی روزانه ما هم محسوب می شود. ما هم اینک با استفاده از گوشی های هوشمند که توسط هدفون ها با گوش ما در ارتباط می باشند در دنیای صوتی خود به سر می بریم و نوتیفیکیشنها که چیزی بیش از داده های ساده می باشند در قالب صدا در آمده اند.
تصور کنید اگر این آلارم های صوتی پیچیدهتر بودند، چه اتفاقی می افتاد اگر آنها به محتوای متن اشاره می کردند؟ بدینصورت شما می فهمید که باید گوشی موبایلتان را بردارید یا خواندن مسجیتان را به تعویق بیاندازید. یا تصور کنید موبایلتان یک الگوی ملودیک به شما ارائه می کند که کیفیت محتوای ایمیل جدیدتان را نشان می دهد. شما قادر خواهید بود حسی پیچیده هرچند محدود از آنچه در حال وقوع است ایجاد کنید.
هیچ کدام از ما به صدای آزاردهنده آلارم های صوتی احتیاج نداریم و همچنین محدودیتهای در شنوایی خودمان داریم. ولی سونیفیکیشن به طرز ماهرانه ای همچنان میتواند شما را مطلع نگه دارد ولی خوشبختانه با ترس کمتر از نگاههای دستپاچه به صفحه موبایلتان. این می تواند زندگی ما را کمی امن تر هم کند، تحقیقی در آزمایشگاه سونیفیکیشن جورجیاتک نشان داده که اگر سیستم های کامپیوتری ماشین بیشتر اطلاعات را صوتی ارائه میکردند، افراد حین رانندگی حواسپرتی کمتری خواهند داشت. ما همانند بیماران موراتوری می توانیم از طبیعت گوش هایمان بهتر استفاده کنیم.
منبع: OUR EARS ARE UNLOCKING AN ERA OF AURAL DATA