مردم گاهی می پرسند که افراد درگیر با UX (مخفف User Experience، تجربه کاربر) چه کاری انجام می دهند؟ و توضیح معمول که آن را هرجایی می توانید بخوانید این است که فعالیت های مربوط به طراحی تعاملی (Interaction Design )، معماری اطلاعات ( Information Architecture) و کاربردپذیری(Usability) را انجام می دهند.
اما این برای بسیاری از مردم جواب خوبی نیست، و این مسئله ای است که روی کار تاثیر منفی می گذارد. شاید بتوان دوباره به این موضوع از ساده ترین بعد نگاه کرد، اهداف ما چیست؟ ما تلاش می کنیم تا محصولات دیجیتال را برای استفاده، بهتر و لذت بخش تر بسازیم و در نهایت تجربه خوب و خاطر انگیزی را ایجاد کنیم.
بازگشت به پایه ها
ما باید تلاش کنیم تا در روش هایمان شفاف تر باشیم و با مخاطب به خوبی ارتباط برقرار کنیم. رساندن منظورمان به مخاطبانمان بسیار اهمیت دارد. فکر می کنم بسیاری از طراحان بزرگ صرف نظر از اینکه چه چیزی تولید می کنند، مخالف این خواهند بود که UX برای موفقیت طرح های آنان ضروری است.
با این همه در نهایت چه چیزی یک طراحی را ایده آل می سازد؟ باید به هدف مورد نظر دست یافت و همچنین چیز بیشتری از آن عرضه نمود. این امر غالبا” درک نشدنی است اما حسی از کیفیت را دارد که نمی توان آن را انکار کرد. در طراحی دیجیتال گاهی اوقات این موضوع یک مسئله پیچیده به نظر می رسد اما باید در ساده ترین حالت ممکن باشد.
وظیفه ما در UX این است که پیچیدگی را ساده کنیم. آموخته هایمان را جمع کنیم، افکارمان را ترکیب و منطقی سازیم و سپس با درک کامل و امپاتی طراحی کنیم. اگر ما این کار را به روشنی انجام دهیم و آگاه باشیم که دیگران هم پیام یکسانی را دریافت می کنند و تجربه مشابهی را خواهند داشت، آنگاه می توانیم آسوده خیال باشیم.
پلکان UX
محصولات موفق با تجربه ی خوب کاربر تعریف می شوند. UX نیازها و خواسته های کاربر را پیدا می کند، ویژگی های شخصیتی که در طراحی محصول نمایان می شوند را خلق نموده و تولید احتمالی را رقم می زند.
این ها قدم هایی به سوی یک محصول بهتر هستند که به ندرت در فرآیند های داخلی یک سازمان دیده می شوند. اما با آگاهی از UX در تمام محدوده های یک کار این امکان ایجاد می شود که “پلکان” ساخته شود، پلکانی برای مراحل مختلفی که سازمان را به یک راه حل کامل برساند. لیستی که در ادامه می بینید جزئیات بیشتری را توضیح می دهد.
نمایان ساختن UX در یک سازمان
واضح بودن: آگاه باشید که اکثریت مردم دانش کمی از اصطلاحات UX یا ابزاری که در آن استفاده می شود دارند. واضح بودن و روشن بودن کار، کلید تفهیم درست پیام است.
درگیر کردن دستاندکاران با داستانسرایی تا تعاملات پیچیده مشخص شوند. اطلاعات مربوط را در زمینه مناسب ارائه دهید.
داده ها را شبیه سازی کنید تا درکشان ساده تر شود. اطلاعاتی که برای نشان دادن راه حل ها استفاده می کنیم باید به سرعت قابل فهم باشند.
منطق: تمام آنچه را که ارائه می دهید کنترل کنید تا از قابل درک بودنشان مطمئن شوید. آیا یک شخص ناوارد نیز می تواند آنها را تفسیر کند؟
زبان: از توجه زیاد و غرق شدن در یک موضوع بپرهیزید. بحث های بی نتیجه و استفاده از صحبت های مصطلح بین خودتان از خطرات برای پیشرفت در این حرفه اند، با گرفتن بازخورد لحظه ای از مخاطبین از آن بپرهیزید.
خوشگذرانی: اگر امکان دارد از عنصر شوخی استفاده کنید. کاری که ما می کنیم باید جذاب باشد و مشتری، همگروهی ها و دیگر دستاندرکاران را وادار کند تا احساس کنند که با کاری درگیرند که در آن اشتیاق و انگیزه وجود دارد.
مشارکت: همچنان که پروژه انجام می شود خودتان درگیر آن باشید و برایش تلاش کنید. داشتن یک شخص درگیر و موافق UX برای برنامه ریزی و تعیین استراتژی بسیار باارزش است.
در نهایت UX چیست؟
UX را می توان نوعی تفکر طراحی تعریف کرد که طراحان وب (و همه طراحان، صرف نظر از شاخه فعالیتشان) به صورت تلویحی، اما با یک جنبه مهم مضاعف آن را انجام می دهند. چنانچه کیفیت ظاهری محصولات و اینترفیس آنها موفقیتشان را تامین می کند، تصمیمات طراحی نیز حتما” باید طبقه بندی و مستند سازی شوند.
در شرایطی که هزینه ها بایستی شمرده شوند و به سرمایه محاسبه شده بازگردند، UXهم برای صاحبان بیزنس و هم برای دیزاینرها در این امر پایه و اساس فراهم می کند.
ترجمه شده توسط: رسام رستمی