نگاهی بر زندگی و آثار ساتیندرا پاخاله اسطورهی طراحی هند
هر چند که اغلبِ چهرههای برجسته و تأثیرگذار بر روند طراحی معاصر، از دنیای غرب و به ویژه از خاستگاه اروپا برخاستهاند، اما گهگاه حضور برخی طراحان شرقی نیز در این تحول فراگیر جهانی پررنگ است. فرایند جهانی شدن و گسترش فزایندهی اطلاعات در کمترین زمانِ ممکن، مرزهای پیشین را درنوردیده و مفهوم جغرافیا و ملیت را در گسترههای علمی کمرنگ کرده است. این تعامل فرهنگی میان غرب و شرق، افزون بر گسترههای کلان، در زمینهی اندیشه و سبک طراحی نیز دستاوردهایی چشمگیر به ارمغان آورده و اهمیت و ضرورتِ طراحی را بیش از هر زمان دیگر بر انسانِ معاصر آشکار نموده است. از نگاهِ نخبگانِ دوراندیش، طراحی، ابزاری کارآمد و اثربخش برای برونرفت از دشواریهای بنیادین جهان امروز است؛ دشواریها و پیچیدگیهایی که هر دو جهان غرب و شرق، فارغ از محدودهی جغرافیا، با آن دست به گریباناند و به یقین، هماندیشی نخبگان جهانی و تعامل فرهنگی میان جوامع، میتواند نقشی شایسته در این فرایندِ گرهگشایی ایفا کند.
گرایش طیفی وسیع از طراحان نامدار اروپایی به فعالیت در کشورهای شرقی، به ویژه چین، و تلاش برای آموزش و ترویج طراحی در جوامع شرقی، خود گواهی بر این فرایند جهانی شدن و تعامل فرهنگی غرب و شرق است. افزون بر ژاپن، که در طول چند دههی اخیر، تأثیری شگرف بر طراحی معاصر به جای نهاده است، دیگر کشورهای شرقی نیز کمابیش کوشیدهاند با معرفی برخی چهرههای ممتاز، حضورِ اثرگذارِ خویش را در قافلهی طراحی جهانی به نمایش گذارند. برای نمونه، امروز کریم رشیدِ مصری با رویکردِ طراحی احساسگرا، چهرهای خبرساز در محافل طراحی جهانی است و آثار گونهگون وی الهامبخش بسیاری از پویندگان راه طراحی واقع میشود. اما افسوسبار و تأملبرانگیز آنکه به رغم استعدادِ شگرف و پیشینهی غنی فرهنگی و هنری ایرانیان، طراحان ایرانی هنوز به جایگاه و مرتبهای شایسته در فهرست برترینهای طراحی جهان دست نیافتهاند و آثار طراحی نخبگان ایرانی در هیچ یک از کتابهای معتبر طراحی معاصر به چشم نمیخورد. البته این سخن، هرگز از سرِ ملیگرایی و ملیتپرستی نیست؛ چرا که چنانچه اشاره شد، مفهومِ ملیت در طراحی امروز رنگ باخته است؛ اما این عدم حضور و مشارکت ایرانیان در روند طراحی بینالمللی، بیانگر نوعی انفعال و کمکاری جامعهی طراحی ایرانی است که امید میرود با یکپارچگی و انسجامِ افزونتر، نقشی درخور در تحولات طراحی معاصر ایفا کند.
از سرزمینِ پرجمعیت و رنگارنگ هندوستان که به رغمِ دشواریها در مسیر توسعه گام برداشته است، ساتیندرا پاخاله[۱] از انگشتشمار طراحان شرقی است که تأثیری شگرف بر طراحی معاصر به جای نهاده است. وی افزون بر طراحی، یک اندیشمند و نظریهپردازِ آیندهنگر است و با انجام پژوهشهای کاربردی وسیع در زمینهی طراحی، توسعه و ساخت محصول، نقشِ تأثیرگذار خود را در این گستره به اثبات رسانده است. پاخاله، با استعداد شگفتانگیز خویش، همهی مرزهای طراحی امروز را درنوردیده است.
پاخاله در زمینههای گوناگون طراحی محصول، طراحی الکترونیک، طراحی حمل و نقل، طراحی لوازم خانگی، طراحی مبلمان، طراحی رایانه و محصولات دیجیتال، معماری و طراحی داخلی فعالیت میکند و در هر یک از این زمینههای متمایز نیز دستاوردهایی چشمگیر داشته است. گفتنی است که نسخهی ایتالیایی مجلهی معتبر وُگ[۲] در سال ۲۰۰۸، ساتیندرا پاخاله را به عنوان یکی از ۸۰ فرد خلاقِ تأثیرگذار با بینشی جهانگیر در معماری و طراحی داخلی معرفی کرد. به یقین، مطالعهی دستاوردهای شگرف پاخاله در زمینههایی که برشمرده شد، خود نیازمندِ نگارشِ کتابی مفصل و قطور است؛ در این نوشتار، به اجمال به معرفی آثار متمایز وی در زمینهی طراحی مبلمان و دکوراسیون خواهیم پرداخت.
ساتیندرا پاخاله در ۲۰ دسامبر سال ۱۹۶۷، در شهر واشیم[۳] در ایالت ماهاراشترا[۴] در منطقهی مرکزی هند دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خویش را در «دانشکدهی مهندسی منطقهی ویسوِسوارایا»[۵] در ناگپور[۶] – که اکنون به «مؤسسهی ملی فناوری ویسوِسوارایا»[۷] تغییر نام داده – آغاز کرد و در سال ۱۹۸۹ در رشتهی مهندسی طراحی مکانیک در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شد. وی در پی این توشهی فنی- مهندسی، به تدریج به هنر و طراحی گرایش یافت و سپس در «مرکز طراحی صنعتی مؤسسهی فناوری هند»[۸] در بمبئی، به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد طراحی پرداخت و در سال ۱۹۹۱ فارغالتحصیل شد. پس از پایان تحصیلاتش در هند، رهسپارِ اروپا شد و تحصیلات خود را در زمینهی «طراحی محصول پیشرفته»[۹] در «دانشکدهی طراحی آرتسنتر»[۱۰] سوییس ادامه داد و با پایان تحصیلاتش در سال ۱۹۹۴، به شکلی جدّی وارد دنیای حرفهای طراحی شد.
۲. (راست) میز- چهارپایه از خانوادهی مبلمان اسب، گالری اَمان، ۲۰۰۸ / (چپ) نشیمن- صندلی راحتی اسب، گالری اَمان، ۲۰۰۰
وی با بهرهمندی از پیشینهی فرهنگی و هنری هند و نیز آشنایی با سبکهای طراحی روز اروپا، به بینشی جهانی و فراگیر دست یافت که زمینههای موفقیتش را در سالهای آینده فراهم کرد. وی پس از اقامت در سوییس و همکاری کوتاهی با شرکت معتبر «فراگدیزاین»[۱۱]، رهسپارِ هلند شد و با اقامت گزیدن در آمستردام، همکاریاش را با شرکت نامدار فیلیپس آغاز کرد. همکاری با این برند برتر دنیای طراحی، آن هم در اوانِ جوانی، به راستی نقطهای عطف در زندگی حرفهای پاخاله به شمار میرفت. وی در مرکز طراحی فیلیپس در آیندهووِن[۱۲] در فاصلهی سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸، به عنوان عضوی از «تیمِ آفرینشِ کسب و کارِ نو»[۱۳] مشغول به کار شد. اعضای این گروهِ نخبه، بخشی از نخستین ایدههای محصول را برای فناوریهای نو، در زمینههای ارتباطات دیجیتال و طراحی حمل و نقل، در میانهی دههی ۹۰ توسعه دادند و پاخاله با نقشآفرینی در این گروه، به تجربیاتی ارزشمند در زمینهی طراحی ارتباطات و نیز طراحی خودرو دست یافت. از جمله دستاوردهای وی در این گروه، همکاری در پروژهی طراحی کانسپت خودروی پانژیا[۱۴] برای شرکت رنو و طراحی محصولات ارتباطی برای «فناوریهای لوسنت»[۱۵] بود. نکتهی جالب توجه اینکه، وی به رغمِ غرق شدن در پژوهشهای الکترونیک و مکانیک، هرگز از زیباییشناسی فرم غافل نشد و وجهِ بارز هنرمندِ خود را در طراحی مبلمان و محصولات مصرفی، همواره برقرار داشت. شاید آفرینشِ فرمهای بدیع و مجسمهوار، نوعی استراحتِ ذهنی برای پاخاله به شمار میرفت تا با دور شدن از دنیای دقیقِ مهندسی، عطشِ هنرمندانهی خود را در طراحی مبلمانِ بیهمتا سیراب کند.
۳. صندلی اسب، گالری اَمان، ۲۰۰۰
پاخاله، در سال ۱۹۹۸، استودیوی طراحی شخصی خود را در آمستردام به نام «ساتیندرا پاخاله و همکاران»[۱۶] بنیان نهاد و در مقیاسی جهانشمول، به فعالیت در زمینههای گوناگون طراحی پرداخت. پاخاله در گسترهای وسیع از گرایشهای طراحی حرکت میکند و سبک طراحیاش، اغلب نتیجهی گفتگویی میان بیانگریهای فرهنگی و کاربریهای نوآورانهای از مواد است. ساتیندرا پاخاله، حرفهی طراحی را، بیانِ خوشبینی انسان حقیقی برمیشمرد که با عوامل اجتماعی، فناوری، زیستمحیطی، صنعتی و از همه مهمتر فرهنگی شکل میگیرد و انسانِ معاصر را به سوی آیندهای تابناک برمیانگیزاند. گفتنی است که پاخاله، در فاصلهی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، به عنوان مدیر گروه آموزشی «زندگی پایدار و انسانمدار»[۱۷]، در «آکادمی طراحی آیندهووِن»[۱۸] در هلند به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی پرداخته است و بخشی از دیدگاههای انسانگرایانهی خود را در زمینهی طراحی معاصر در این مرکز معتبر علمی منتشر کرده است. وی در حال حاضر نیز، سخنرانیها و کارگاههای متعددی در دانشگاههای مختلف برگزار میکند تا بینشِ دانشجویان طراحی را که در گسترهای محدود از مفاهیم مادی و فنی محصور شده، به سمتِ شکلدهی آیندهای انسانی و فرامادی رهنمون کند. پاخاله، خود را به عنوانِ یک «خانه به دوشِ فرهنگی»[۱۹] – که میان بخشهای مختلف جهان، پروژهها و رشتههای گوناگون در حرکت است – توصیف میکند.
پاخاله در دفتر طراحی خود، افزون بر پروژههای متعدد صنعتی و معماری که برای کارفرمایان معتبر جهانی اجرا میکند، به طراحی مجموعهای از آثار تجسمی هنری پرداخته که امروز جایگاهی ویژه در نمایشگاهها و موزههای طراحی جهان دارند. مجموعهی این آثار هنرمندانه که عموماً در زمینهی مبلمان و دکوراسیون و در نمونههایی محدود ساخته شدهاند، از سال ۲۰۰۹، در «گالری اَمان»[۲۰] در کلنِ آلمان، پذیرای هنردوستان باریکبین است.
۴. گلدان-صندلی، بوسا، ۲۰۰۱
پاخاله در طراحی مبلمان، رویکردی مجسمهسازانه دارد؛ گویی او سنتهای آیینی هند را که ریشه در باورهای فرهنگی کهنِ آن مرز و بوم دارد، در فرمهای سیال خویش مجسم کرده و به زبانِ زیباییشناختی تازه و یگانهای دست یافته است. زبانی ویژه که اصالتِ شرقی وی را – که به نوعی رمزآلودگی دیرینه آمیخته است- با فناوریهای نوین جهان غرب پیوند زده است و حاصل کار، آثاری درخشان است که بیش از آنکه فراخوان کاربری و راحتی باشد، خیرهکنندهی چشم است. پارهای از آثار مبلمان پاخاله، تجسم و برداشتی انتزاعی از پیکرهی حیوانات است؛ و این الهامپذیری طبیعتگرایانه، بیش از آنکه یک رویکرد بیونیکی صرف باشد، یک نگاهِ رمزآمیزِ آیینی-اساطیری است که در هیبتِ پیکرههایی انداموار نمود یافته است.
آلچِئو سِرافینی[۲۱]، مدیر طراحی و مجری بازاریابی ایتالیایی، کارِ پاخاله را این گونه توصیف میکند: «تفاوتِ حیاتبخشی که در طرحهای ساتیندرا پاخاله یافت میشود، در حقیقت، در فرمی که برمیگزیند، نهفته است، زیرا که روشِ آفرینش او، صرفاً ذهنی نیست، بلکه بیشتر بیانگرِ تعالیجویی و والایی فرهنگهایی است که وی بدان تعلق دارد. زبانِ طراحی حاصل نیز، از نگاه بصری، زیبا، برانگیزاننده و تفسیرپذیر است. بدین ترتیب، او به ما هویتی تازه که متعلق به همهی مردم جهان است، میدهد.»
پائولا آنتونِلی[۲۲]، موزهدارِ موزهی هنر مدرن نیویورک، در معرفی آثار طراحی پاخاله میگوید: «آثار ساتیندرا پاخاله، صرف نظر از آنکه تا چه اندازه انتزاعی به نظر رسند، نمایانگر کسی هستند که در کشورهای مختلف تحصیل کرده است؛ کسی که نخستین تجربهی حرفهایاش را برای سردمدارِ نابگری[۲۳] صنعتی، فیلیپس در هلند به انجام رسانده است و در همهی این دوران، با فنونِ سنتی هند باستان تجربهورزی کرده است؛ کسی که غنی از استعدادی منحصر به فرد است و قهرمانِ فصل جدیدی در تاریخ طراحی به شمار میرود.»
۵. صندلی سرامیکی مینیرول، بوسا، ۲۰۰۷
بخشی از آثار متمایز پاخاله، به مبلمان سرامیکی اختصاص دارد که در حقیقت، مرزِ میان مبلمان و دکوراسیون را کمرنگ کرده است و گویی بیشتر کارکردِ آیینی-تشریفاتی دارد. وی فرم صندلی و گلدان را درآمیخته و فرمهایی انتزاعی و ناب که به مجسمههای سفالین میمانند، آفریده است. این آثار تجسمی پاخاله، در عین حال که از پیشینهای فرهنگی و تاریخی حکایت میکنند، از دیدگاه بصری، آثاری به شدت مدرن و جهانیاند و از این دیدگاه، به آثار طراح نامدار ژاپنی، ایسِی میاکه[۲۴] شباهت دارند. چنانچه خود پاخاله، همواره از میاکه به نیکی یاد میکند و او را یکی از مَراجعِ الهامبخش خود معرفی میکند. پاخاله میگوید: «اگر کسی به آفریدههای بینظیرِ میاکه نظر کند، نوعی جذبهی جهانی را آشکارا درمییابد؛ اما در عین حال کاملاً آشکار است که این آثار ریشهی عمیقی در فرهنگ ژاپنی دارد.» و اکنون، پاخاله همین کیفیت را با رویکردی به هنرِ هند به نمایش گذاشته است.
یکی از آثار شاخص وی در این گروه، شیء قرمزرنگی است که در هیبت یک پیکرهی انداموار انتزاعی، تلفیقی از صندلی و گلدان را به نمایش میگذارد. این اثر[۲۵] که در سال ۲۰۰۱، برای شرکت سرامیکسازی ایتالیایی بوسا[۲۶] طراحی شده، احساسگرایی و نمادگرایی را با هم درآمیخته است. فرمِ نشیمن این صندلی، برداشتی انتزاعی از پاهای تنومندِ حیوانی اساطیری است که شاخهای خود را به شاخههایی از گل زینت داده است. پاخاله، این زبانِ زیباییشناختی را در پارهای دیگر از آثار مبلمان خود پی گرفته و به فرمهایی بدیع و چشمگیر دست یافته است. وی در سال ۲۰۰۷، صندلی سرامیکی مینیرول[۲۷] را که نشیمنِ آن به یک غلتک و پشتی آن به سه شاخه گلدان شباهت دارد، برای شرکت بوسا ارائه کرد.
پاخاله در گروهی دیگر از آثارش، این پیکرههای مجسمهوار را با بهرهگیری از فلزاتِ ریختهگری همچون برنز و آلومینیومِ سندبلاستشده به نمایش گذاشته است. یکی از شاخصترینِ این آثار، صندلی اسب[۲۸] است که پیکرهی یک اسب ایستاده را به شکلی نمادین مجسّم کرده است. وی همچنین نمونهی فایبرگلاس آن را که با پوششی از الیافِ نارگیل جلوهای طبیعیتر یافته، تولید کرده است. وی در نسخهای دیگر از این صندلی، پیکرهی فایبرگلاس را با پوششی از مخملِ قرمزرنگ، رویهکوبی کرده است و شکلی کاربردیتر از صندلی اسب ارائه داده است. در حقیقت، فرمِ نشیمن این صندلی، یکی از نقشمایههای انحصاری پاخاله است که در طیفی از آثار مبلمانش نمود یافته است. وی در ادامه، با طراحی یک نشیمن راحتی کشیده، یک چهارپایهی مدوّر – که میتواند میز قهوهخوری باشد – و دو میز کوتاه و بلند، مجموعهی مبلمان اسب را تکمیل کرده است.
۶. صندلی تابخورِ آلو (آلومینیوم) گالری اَمان، ۲۰۰۸
صندلی اسب، حاصلِ هفت سال و نیم تحقیق و توسعهی پیگیر است. فرایند نوآورانه و بینظیرِ ساخت این صندلی، مواد و فناوریهای قدیم و جدید را با یکدیگر ترکیب کرده و یک محصولِ سفارشی محدود به معنای واقعی کلمه آفریده است. اندازهی بزرگ این صندلی، ریختهگری آن را در یک قطعه، در مناطق روستایی هند غیرممکن میکرد. از این رو، پاخاله در جستجوی یک کارگاهِ مجسمهسازی ویژه در شهر ناگپور برآمد. پس از آنکه چهار بار تلاش پرهزینهی پاخاله برای ریختهگری این صندلی به شکست انجامید، وی این چالشِ بازیگوشانه را به اروپا کشاند و در نهایت از پسِ آن برآمد و ایدهی مبلمانِ نمادینِ اسب را عینیت بخشید.
در میان این طیف آثار مجسمهوار پاخاله، صندلی تابخور آلو[۲۹] که یک صندلی معلّقِ آلومینیومی با پوشش لاکی بنفش یا قهوهایرنگ است، نیز شایان توجه است. این صندلی همانند نمونهی فلزی صندلی اسب، ۱۰۰ کیلوگرم وزن دارد و بیش از آنکه یک عنصرِ مبلمان باشد، یک عنصر بصری معماری به شمار میرود. حضورِ این صندلی براق در هر محیطِ معمارانهای، تشخّص و هویتی ویژه بدان میبخشد.
دیگر نوآوری شگفتانگیزِ پاخاله که در واقع به پیکرهای غولپیکر و انداموار میماند، پلنگ[۳۰] نام دارد. این شاهکارِ سال ۲۰۰۲ که هماکنون در گالری اَمان در آلمان در معرض نمایش است، مجسمهای سیال، مرکب از سطوح منحنی مختلف است که شکلهای گوناگونی از نشیمن را در وضعیتهای مختلف ارائه میدهد. پاخاله، این پیکرهی نمادین را «چندصندلی»[۳۱] نام نهاده است. در شکل ایستادهی آن، به طور همزمان، دو نفر میتوانند در دو ارتفاع مختلف روی آن بنشینند؛ به این ترتیب که یک نفر بر نقطهی بالای آن و نفر دیگر در جهتِ مخالف بر روی فرم استوانهایشکل توخالی جای میگیرد. با چرخشِ ۹۰ درجهای پلنگ، حولِ محور استوانهایشکل و تغییر آن به وضعیت افقی، میتوان آن را به یک نشیمن استراحت و خواب تبدیل نمود. پلنگ با رویکردِ طنزآمیز و بازیگوشانهی خود و انقلابی که در مفهومِ سنتی صندلی ایجاد کرده است، یکی از برجستهترین نمونههای طراحی پسامدرن به شمار میرود. التقاطگرایی[۳۲] که به مفهومِ آمیزش عناصر و منابع گوناگون در طراحی است، یکی از بارزترین ویژگیهای هنر پسامدرن برشمرده میشود که نه تنها در فرمآفرینی این محصول که در کاربریهای گوناگون آن نیز به چشم میخورد. این گونه آثارِ نمادگرایانهی پاخاله که از پیشینهای آیینی-تشریفاتی برخاستهاند، تجربهی مادی نشستن را صورتی فرامادی بخشیده و دریافتِ حسی تازهای از یک تجربهی متداول تکرارشده ایجاد میکنند.
۷. صندلی- نشیمن پلنگ، گالری اَمان، ۲۰۰۲
اما یکی از مهمترین آثار مبلمان پاخاله که توسط کاپِلینی به تولید انبوه رسیده، صندلی ماهی[۳۳] نام دارد. این محصولِ ۲۰۰۵ که یک نشیمنِ راحتی پلاستیکی است، به فرمِ انتزاعی یک ماهی شکل گرفته و به روش قالبگیری چرخشی تولید شده است. ماهی در هفت رنگِ درخشان که رنگِ استوانهی داخلی در همگی آنها سفید است، جلوهای چشمگیر به نمایش میگذارد که هم در فضاهای داخلی و هم خارجی، کاربری دارد. این صندلی، افزون بر گیرایی بصری، به دلیل انعطافپذیری ماهیت پلاستیکی خود، از ارگونومی و راحتی مورد نیاز نیز برخوردار است. پاخاله، فرایند پروتوتایپینگ (ساخت نمونهی اولیه) این محصول را یکی از چالشبرانگیزترین پروژههای طراحی خود برمیشمرد که به لطف فناوری شرکت کاپِلینی تحقق یافته است. صندلی ماهی، افزون بر فضاهای داخلی خصوصی، گزینهای مناسب برای فضاهای استراحت عمومی است.
۸. صندلی ماهی، کاپلینی، ۲۰۰۵
پاخاله در زمینهی طراحی محصول نیز شگفتیهایی چشمگیر آفریده که پرداختن به هر یک مجالی مفصّل میطلبد. اما شایسته است در اینجا از یکی از آثار بینظیر وی که ارتباط نزدیکی نیز به دکوراسیون و طراحی داخلی دارد، یاد کنیم. پاخاله، در سال ۲۰۰۴، یک سیستم گرمایشی طراحی کرد که افزون بر کارایی مطلوب، میتواند به عنوان یک عنصر زیباییشناختی در فضای داخلی نقشآفرین باشد و جلوهای زیبا و چشمنواز به محیط پیرامون خود ببخشد. این محصولِ بیهمتا که رادیاتور افزودنی[۳۴] نام گرفته، در حقیقت، یک سیستمِ گرمایشی مدولار (توسعهپذیر) بر پایهی یک واحد ترکیبپذیر است که میتواند در هر محیط معماری، متناسب با آرایش داخلی، شکلهای گوناگونی به خود بگیرد. برای نمونه، میتوان آن را بر روی دیوار قرار داد و یا درون دیوار جاسازی کرد؛ همچنین، میتوان آن را به عنوان یک جداکنندهی فضا (پارتیشن) به کف و سقف اتاق متصل کرد و از آن افزون بر کارکردِ گرمایشی، به عنوان یک عنصر آرایشی بهره گرفت. این رادیاتور، دمای اتاق را به شکلی مؤثر تنظیم میکند و با امکانِ عبورِ هوا از حفرههای سطح خود، فضا را با صرفِ انرژی کمتری گرم میکند. این امر سبب میشود که رادیاتور افزودنی پاخاله، برای گرمایش محیط پیرامون خود، گزینهای بهرهورانه و بهینهتر باشد.
طراحی رادیاتور افزودنی، آمیزهای از کاربردهای تازهی مواد و فناوریهای نوین است. به لطفِ نوآوریهای فناورانه که با به کارگیری سیستم هیدرولیک حاصل شده و نیز اتصال ویژهی میان واحدها (مدولها) که توسط طراح و تیم فنی شرکت ایتالیایی تیوبز[۳۵] شکل گرفته، این سیستم، امکانِ آفرینش طیفی وسیع از محصولات گرمایشی را تنها با ترکیبِ یک عنصر پایهای مدولار فراهم میکند. این سیستم، نه تنها یک نوآوری در گونهی خود به شمار میرود، بلکه نیازهای کاربردی بیشتری را نسبت به رادیاتورهای متداول برآورده میکند.
۹. رادیاتور افزودنی در ترکیبهای فرمی گوناگون، تیوبز، ۲۰۰۴
پاخاله خود دربارهی این محصول میگوید: «در معماری، رادیاتورها همواره به عنوانِ قطعاتی با ظاهری فنی ارائه میشوند و در نتیجه، اغلب از دیدگاهِ زیباییشناختی فراموش میشوند؛ هر چند که آنها یکی از کاربردیترین محصولات در نظامِ معماری هستند. بنابراین، نخستین ایدهای که به ذهنِ ما آمد، طراحی رادیاتوری با یک سطح بسیار گسترده بود تا بدین ترتیب، گرمای بیشتری را در فضا پخش کند. افزون بر آن، ما میخواستیم رادیاتوری بیافرینیم که از شخصیتِ یک شیء هنری برخوردار باشد و اینکه در میان مبلمان محیط، حضوری چشمگیر و در عین حال ملیح داشته باشد. ما سیستمی را بر پایهی یک واحدِ پایه که در هر دو راستا توسعهپذیر باشد، خلق کردیم. به لطفِ فرمِ چهارطرفهی این واحد که امکانِ افزایش واحدهای بیشتری را در هر سوی آن فراهم میکند، میتوان به شکلهای نامحدودی از رادیاتور دست یافت.»
گفتنی است که رادیاتور افزودنی پاخاله، با مقرّرات بینالمللی ایمنی هماهنگی کامل دارد و از این رو، یکی از نوآورانهترین طراحیهای محصول در عصرِ حاضر به شمار میرود. ویژگی شایان توجه در طرحِ این رادیاتور، پیوندی است که میان گسترههای معماری، طراحی داخلی، مبلمان و محصول ایجاد کرده است. در حقیقت، این رادیاتور میتواند همانند یک پنجره یا جداکنندهی فضا به بخشی از معماری محیط تبدیل شود و افزون بر کارکردِ بهینهی خود، هویتِ تازهای به فضای پیرامون خود ببخشد.
از آخرین دستاوردهای تولیدی پاخاله در زمینهی طراحی مبلمان باید از مجموعهی آسایا[۳۶] یاد کرد. این مجموعه که در سال ۲۰۱۴، توسط شرکت معتبر ایتالیایی پولترونا فرا[۳۷] به تولید رسیده، از یک صندلی راحتی دستهدارِ گردان، پوف[۳۸]، میزِ کناری و یک سینی که روی رانهای پا قرار میگیرد، تشکیل شده است. این چهار جزء در کنار یکدیگر، مجموعهای راحت و کارآمد برای کار با محصولات رایانهای فراهم میکنند. پاخاله، طراحی این مجموعه را از شیوهی زندگی در جهان آنلاین الهام گرفته است؛ نوعی ایستگاه کاری ساده که راحتی مورد نیاز کاربر را برای ارتباط با اینترنت به شکلی لذتبخش فراهم میکند. در حالی که درون صندلی راحتی به استراحت میپردازید و پاهای خود را بر روی پوف جلوی صندلی دراز کردهاید، با قرار دادنِ سینی مخصوص بر روی رانهای خود، میتوانید به کار با رایانهی لمسی (تبلت) بپردازید یا کتابی را مطالعه کنید. از میز کناری هم میتوانید برای قرار دادن رایانهی همراه (لپتاپ) یا یک فنجان قهوهی داغ بهره ببرید. راحتی و آسایش واقعی با این مجموعهی حقیقی، تجربهای خوشایند از دنیای مجازی برای کاربر به همراه میآورد. گفتنی است که مکانیزمِ گردانِ صندلی به میزان ۳۶۰ درجه قابلیت چرخش دارد و به طور خودکار به موقعیتِ اول خود برمیگردد.
۱۰. مجموعهی مبلمان آسایا، پولترونا فرا، ۲۰۱۴
۱۱. آسایا، ایجادِ احساسِ آرامش برای زندگی در جهان رایانهای
پاخاله دربارهی این پروژه میگوید: «این پروژه با جشنِ صدسالگی پولترونا فرا آغاز شد. من نخستین سفرم را به این کارخانهی ایتالیایی شگفتانگیز به یاد دارم. جایی که کار صنعتی و کار دستی به شکلی یکپارچه و بدون درز درهم میآمیزند و اشیای سریسازیشدهای که به هنرِ بینظیرِ دست آراسته شدهاند، میآفرینند. من کنجکاو بودم و مشتاق بودم به شیوهی خودم، میراث افسانهای پولترونا فرا را تحلیل و ارزیابی کنم. صندلیای که من برای صدمین سالگردِ تولد پولترونا فرا طراحی کردم، ضمن یک گام تازه به پیش، به فرایند تجزیه و تحلیل و ارزیابی من از قابلیتهای این کارخانهی بینظیر اشاره دارد. افزون بر آن، آسایا در زبان مادری من، به معنی ایجادِ احساسِ آرامش است و این همان چیزی است که آسایا برای آن آفریده شده است.»
در پایان گفتنی است که بخشی از آثار بیهمتای پاخاله امروز در مجموعههای دایمی معتبرترین موزههای هنری و طراحی جهان در معرض نمایش عمومی است که از آن میان میتوان از موزهی ویکتوریا و آلبرت در لندن، موزهی استدلیک در آمستردام، موزهی هنرهای زیبای مونترال در کانادا، مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس، موزهی طراحی بینالمللی در مونیخ و موزهی استانی هنرهای معاصر روشِشوار[۳۹] در فرانسه یاد کرد. در حقیقت، ساتیندرا پاخاله از معدود طراحان شرقی است که حضوری چشمگیر و فراگیر در معتبرترین مجامع طراحی جهانی دارد.
وی در دوران فعالیت حرفهای خویش در دو دههی اخیر، جوایز و افتخارات بسیاری را نیز از آن خود کرده است؛ وی در سال ۱۹۹۳، در مسابقهی طراحی شرکت ال.جی الکترونیکس، موفق به دریافت نشان برنز شد. سپس، در سالهای ۱۹۹۴، ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹، «جوایز طراحی متمایز»[۴۰] را از سوی مجلهی معتبر آی.دی.[۴۱] دریافت کرد. از افتخارات اخیر او در زمینهی طراحی مبلمان میتوان به دریافت جایزهی منتقدان نمایشگاه بینالمللی مبلمان معاصر[۴۲] در سال ۲۰۰۳ در نیویورک و نیز جایزهی طراحی بینالمللی لسآنجلس[۴۳]، در گروه مبلمان داخلی در سال ۲۰۰۷ اشاره کرد. وی در سال ۲۰۰۸، جایزهی طراحی نقطهی قرمز آلمان را برای طراحی سیستم «رادیاتورِ افزودنی» از آن خود کرد. گفتنی است هر ساله نمایشگاههای انفرادی و نشستهای تخصصی در بررسی آثار پاخاله در شاخصترین موزههای طراحی جهان برپا میشود و وی با حضور در این مجامع جهانی، پرده از فلسفهی فکری و طراحیاش بر میدارد.
شایان ذکر است که در سال ۲۰۰۲، المِریکو دِ آنجِلیس[۴۴]، مدیر مجلهی ایتالیایی مودو[۴۵]، کتابی با عنوان ساتیندرا پاخاله، خانهبهدوش فرهنگی[۴۶] در مورد آثار طراحی پاخاله منتشر کرد که در آن به تشریح طرحهای وی از شکلگیری پروژه تا محصول نهایی میپردازد. این کتاب که توسط اینگبورگ دِ رود[۴۷]، مسؤول بخش طراحی صنعتی موزهی استدلیک آمستردام ویرایش شده، هماکنون یکی از معتبرترین منابع علمی در مورد پاخاله و آثارش به شمار میرود.
پژوهش و ترجمه: ایمان آزادگان
فهرست منابع:
Asensio, Oscar, DesignDesign: furniture & lights, Abrams, 2007.
http://www.ammann-gallery.com/artist/satyendra-pakhale/
http://www.designboom.com/contemporary/pakhale.html
http://www.domusweb.it/en/products/designer.333.-satyendra-pakhale.html
http://www.en.wikipedia.org/wiki/Satyendra_Pakhale
http://www.larcobaleno.com/design-guide/designers/satyendra-pakhale.html
http://www.offecct.se/en/designers/satyendra-pakhale
http://www.satyendra-pakhale.com/culture/archive/27/biography
http://www.satyendra-pakhale.com/projects/overview/cat:products/
[۱] – Satyendra Pakhalé
[۲] – L’Uomo Vogue، شایان ذکر است که Vogue، یک مجلهی مشهورِ بینالمللی در زمینهی مُد و سبک زندگی است که به صورت ماهانه در ۲۳ ویرایش ملی و منطقهای گوناگون در سراسر جهان توسط انتشارت کوندِ نست (Condé Nast) منتشر میشود. L’Uomo Vogue، یکی از نسخههای ایتالیاییزبان این مجله است که به مُدِ مردان اختصاص دارد.
[۳] – Washim
[۴] – Maharashtra
[۵] – Visvesvaraya Regional College of Engineering
[۶] – Nagpur
[۷] – Visvesvaraya National Institute of Technology
[۸] – Industrial Design Centre, Indian Institute of Technology (IIT)
[۹] – Advanced Product Design
[۱۰] – Art Center College of Design
[۱۱] – Frog Design نام یک شرکت معتبر جهانی در زمینهی نوآوری و طراحی صنعتی است که در سال ۱۹۶۹ توسط طراح صنعتی مشهور، هارتموت اِسلینگر (Hartmut Esslinger) در آلمان بنیانگذاری شد. نام این شرکت از حروف اول واژگان عبارت «جمهوری فدرال آلمان» که زادگاه بنیانگذار آن است، گرفته شده است. دفتر مرکزی این شرکت در حال حاضر در سانفرانسیسکو واقع است.
[۱۲] – Eindhoven
[۱۳] – New Business Creation Team
[۱۴] – Pangéa Concept Car
[۱۵] – Lucent Technologies
[۱۶] – Satyendra Pakhalé Associates
[۱۷] – Humanity & Sustainable Living
[۱۸] – Design Academy Eindhoven
[۱۹] – Cultural Nomad
[۲۰]- ammann//gallery، این گالری در سال ۲۰۰۶، به اهتمام گابریله اَمان (Gabrielle Ammann) در شهر کُلن آلمان بنیانگذاری شد. هدف اصلی این گالری، نمایش دستاوردهای شاخص هنری و عموماً غیر صنعتی طراحان نامدار جهانی است. برخی از آثار متمایز مبلمان از طراحان مشهوری چون زاها حدید (Zaha Hadid) و رون آراد (Ron Arad) نیز در مجموعه آثار این گالری به چشم میخورد.
[۲۱] – Alceo Serafini
[۲۲] – Paola Antonelli
[۲۳] - Purism، جنبش و سبکی در هنر و طراحی که بر خلوصِ فرمهای هندسی و پرهیز از پیچیدگیهای بصری تأکید دارد. سادهسازی فرم به اشکالِ هندسی بیپیرایه و تشخیصپذیر، از اصول این سبک طراحی است. افزون بر فیلیپس، شرکت آلمانی براون نیز گرایش ویژهای به نابگری دارد. همچنین در سالهای اخیر، شرکت آمریکایی اَپل، این سبک طراحی بیپیرایه را در آفرینش فرمی محصولات رایانهای خود به کار گرفته است.
[۲۴] – Issey Miyake
[۲۵] – Mini Flower Offering Chair
[۲۶] – Bosa
[۲۷] – Mini Roll Ceramic Chair
[۲۸] – Horse Chair
[۲۹] – Alu Rocking Chair
[۳۰] – Panther
[۳۱] – Multichair
[۳۲] – Eclecticism
[۳۳] – Fish Chair
[۳۴] – add-On Radiator
[۳۵] – Tubes
[۳۶] – Assaya
[۳۷] – Poltrona Frau
[۳۸] – Pouffe یا Pouf، قطعهای از مجموعهی مبلمان راحتی و عموماً نرم است که برای نشیمن (میزبان) و یا برای استراحت پاها در برابر مبل یا صندلی راحتی به کار میرود.
[۳۹] – Musée départemental d’art contemporain de Rochechouart
[۴۰] – Design Distinction Awards
[۴۱] – I.D. Magazine
[۴۲] – ICFF (International Contemporary Furniture Fair) Editors Award
[۴۳] – International Design Award, Los Angeles
[۴۴] – Almerico de Angelis
[۴۵] – MODO
[۴۶] – Satyendra Pakhalé, Cultural Nomad
[۴۷] – Ingeborg de Roode
فراخوان مسابقه طراحی برای کودک نگهداری از کودکان در خانه های آپارتمانی با متراژ کم،…
پس از چهار تجربه موفق در برگزاری دوره آنلاین طراحی محصول، آکادمی یوزراکس اقدام به…
روز چهارشنبه 8 دی ماه 1400 ساعت 10 صبح، نمایندگان مجمع عمومی موسس انجمن صنفی…
پس از سه تجربه موفق در برگزاری دوره آنلاین طراحی محصول آکادمی یوزراکس اقدام به…
اسباببازی و محصولات کودک معمولاً به تاریخ مصرف کوتاهشان معروفند؛ به این معنا که به…
ضرورت برگزاری: حرکت در مسیر خلاقیت و نوآوری نیازمند شناسایی فرصت های نو در فضای…