مقالات

بسیاری از مشکلات در تجارت از طریق تفکر دیزاین قابل حل است.

تفکر دیزاین چیست؟
تفکر دیزاین در واقع یک نوآوری در پروسه حل مشکل است که ریشه در یک‌سری مهارت‌ها دارد. این رویکرد برای دهه‌ها وجود داشته اما بعد از مقاله ای که در سال ۲۰۰۸ در Harvard Business Review با عنوان تفکر دیزاین توسط Tim Brown، مدیر عامل و رئیس شرکت طراحی IDEO عنوان شد، در خارج از محدوده ی طراحی محبوبیت پیدا کرد. از آن پس پروسه تفکر دیزاین در بسیاری موارد از جمله توسعه‌ی محصولات و خدمات جدید و بازه وسیعی از حل مشکلات از ایجاد یک مدل تجاری برای فروش پنل های خورشیدی در افریقا گرفته تا اداره ی Airbnb، استفاده می شود.

بعبارتی مراحلی که تفکر دیزاین را تعریف می کنند ساده اند، اول درک کامل مشکل، دوم استخراج همه راه حل های ممکن، سوم تکرار گسترده از طریق نمونه سازی و تست و سرانجام اجرای نهایی از طریق مکانیزم های راه اندازی معمول مهارت های پیوند خورده با این مراحل، به افراد کمک می کند که خلاقیتشان را در حل مشکلات روزمره بکارگیرند. آنها می توانند به راحتی آموزش ببینند اما به تلاش زیادی نیاز دارند. برای نمونه هنگامی که برای حل یک مشکل تلاش می کنیم، کنار گذاشتن پیش بینی ها و تعصبات شخصی حیاتی است، که البته این بسیار مشکل است. ایده های آزادانه و خلاق برای حل مشکل ضروری است، اما افراد به خوبی از عهده این امر بر نمی آیند. در سرتاسر این پروسه، ساخت مدل ها و آنالیزها و نمونه سازی و تست کردن، ضروری است و در واقع از این تکرار ها است که بیشتر یاد می گیرید.

وقتی که شما مهارت های اصلی را در رویکرد تفکر دیزاین یاد گرفتید می توانید از آن در حل مشکلات روزمره و همینطور صنعت، استفاده کنید. چیزهایی که برای شروع باید بدانید:

 

 

فهم مشکل
پله ی اول در تفکر دیزاین، قبل از ارائه ی هر راه حلی درک مشکلی است که قرار است حل شود.
گاهی مشکلی که باید حل شود دقیقا همانی نیست که باید روی آن کار شود. به گفته ی Steve Eppinger استاد Mitsloan “بیشتر افراد نمی توانند قبل از کشف و غرق شدن در فضای حل مشکل، به خود مشکل بپردازند.

اشتباهی که آنها می کنند این است که سعی در همدردی و ارتباط با مشکل براساس تجربیات خود می کنند و این اشتباه منجر به این خواهد شد که باور کنیم که کاملا موقعیت را درک کرده ایم، درحالی که مشکل بسیار فراتر و منحصر به فردتر از آن چیزی است که افراد تصور می کنند. یک مثال از آنچه گفته شد مربوط است به یک سرویس پخش غذا در Holstebro دانمارک، وقتی که یک تیم از این شرکت متوجه مشکل فقر غذایی و سوء تغذیه در افراد سالخورده این شهر شد، یعنی افرادی که از این سرویس استفاده می کردند، در ابتدا آنها تصور کردند که با تغییر منوی غذایی می توان مشکل را حل کرد در حالی که بعد از بررسی های بیشتر دریافتند که احتیاج به بازنگری کلی در همه تجربیاتشان دارند، نه تنها در مورد کسانی که غذا دریافت می کنند، بلکه در مورد آنهایی که آن غذا را تهیه می کنند. وقتی که این شرکت همه چیز در مورد خودش را تغییر داد از جمله بازنگری در مورد ایده یک آشپزخانه‌ی خوب، مهمترین تغییر وقتی ایجاد شد که آنها مدل فکر کردن به بیزینس خود را تغییر دادند، یعنی تغییر در نوع نگاه کارکنان نسبت به خود و کارشان و این منجر شد به این که آنها بتوانند غذاهای بهتری را تهیه کرده، بیشتر شاد باشند و سرویس بهتری را به مشتری ارائه دهند.

 

استفاده کننده ها را درگیر پروسه کنید
تصور کنید که می خواهید یک واکر برای افراد ناتوان و سالمند طراحی کنید، اما هرگز از آن استفاده نکرده اید، آیا می دانید که استفاده کنندگان آن به چه چیزی احتیاج دارند؟ مسلما خیر، اگر به دقت مشاهده نکرده و با آنها صحبت نکنید. این دلیلی است که تفکر طراحی اغلب یک هسته انسانی در طراحی پیشنهاد می کند.

اپینگر می گوید: “شما مجبورید که خودتان را در مشکل غرق کنید.

شما چگونه فهم برای چگونگی ساخت یک واکر را آغاز می کنید؟
هنگامی که تیم طراحی و مدیریت MIT این وظیقه را به عهده گرفت، شروع به مشاهده و مصاحبه و بررسی رفتار استفاده کنندگان محصول و نیز فهم و درک تجربیاتشان در رابطه با محصول کرد. اپینگر می گوید: “تمرکز ما در طراحی بر روی انسان قراردارد، بوسیله ی درک نیاز ها در شروع، سپس آن را در تمام طول پروسه ی توسعه و تست در نظر می گیریم.”

درواقع تمرکز در پروسه ی تفکر طراحی، شامل ساخت نمونه و تست این نمونه هاست که به طراحان این اجازه را می دهد که هم امتحان کنند و هم اشتباه کرده و هم یاد بگیرند که چه کاری باید انجام بدهند. امتحان کردن نمونه ها استفاده گر را نیز درگیر می کند و ادامه این درگیری زمینه بازخوردهای اساسی استفاده گر را در استفاده از نمونه ها و نکات بالقوه ی موجود در طرحها فراهم می کند. اگر که تیم MIT این مشارکت استفاده کنندگان را در همان مرحله مصاحبه اولیه تمام کرده بود به احتمال زیاد این امر منجر به ساخت واکری می شد که نمی توانست برای افراد مفید باشد و به خوبی کار نمی کرد. همینطور توجه و مصاحبه درک افراد دیگری که به نوعی با محصول در ارتباط هستند نظیر فروشندگان و یا افرادی که از استفاده کننده ی محصول در طول استفاده از آن حمایت می کنند نیز مهم است.

 

ایده های آزادانه
دومین مرحله در طراحی، توسعه راه حل های یک مشکل است. (بعد از شناخت کامل مشکل) این پروسه با آنچه که افراد از آن به عنوان ایده پردازی آزادانه و خلاق یاد می کنند آغاز می شود. در طول این پروسه به جز دید منتقدانه هیچ چیز دیگری را حذف نکنید. ایده های غیر عملی می توانند منجر به راه حل های مفیدی گردند، اما شما از اینکه هر ایده ی اولیه و خامی را از ابتدا بیرون بریزید چیزی بدست نمی آورید.

اپینگر می گوید: “یکی از کلید های اصلی ایده های خلاق جلوگیری از قضاوت است.”

هنگامی که ما در فضای کشف راه حل هستیم ممکن است که به جواب های زیادی برسیم، حتی ایده های جسورانه و دیوانه وار. البته تنها راه برای ساخت طراحی براساس این ایده ها این است که از آنها تنها در جایگاه اولیه استفاده کنیم.

البته این به آن معنا نیست که هرگز ایده ها را قضاوت نکنیم. مثلا وقتی که قرار است از بین صد ایده تعدادی را انتخاب کنیم بدون قضاوت کردن نمی توانیم مطمئن از انتخاب باشیم. در نمونه ی آشپزخانه خوب، به کارکنان آشپزخانه، یونیفرم جدید و نو داده شد، فکر می کنید چرا؟ اگر چه یونیفرم ها مستقیما بر روی نوع و مزه غذا تاثیر نداشتند، اما در طول مصاحبه هایی که طراحان با کارکنان آشپزخانه داشتند دریافتند که مشکل، معنوی است، به این معنا که کارکنان از تکرار و یکنواختی خسته شده بودند و اینکه احساس می کردند که دیگران آنها را نادیده گرفته و درک نمی کنند، این لباسهای کار با طراحی جدید به آشپزها احساسی از غرور بخشید، این تنها بخشی از حل مشکل بود، اما اگر این ایده بر اثر قضاوت زودهنگام کاملا رد شده و یا اصلا پیشنهاد نمی شد، شرکت یکی از مهمترین راه حل ها را از دست می داد.

 

تکرار نمونه سازی و تست
شما مشکل را مشخص کرده اید، با مشتری صحبت کرده اید، ایده های جدید و خلاقانه داده اید و با تیمتان به ایده هایی که می توانند موجب حل مشکل شوند رسیده اید، حال مرحله ی بعدی چیست؟

اپینگر می گوید ” ما تنها با تفکر در لیستی از ایده ها و اتودهای خام اولیه نمی توانیم راه حل خوبی را توسعه دهیم، ما پتانسیل موجود در راه حل ها را از طریق نمونه سازی مدل ها و نمونه ها کشف خواهیم کرد. ما طراحی می کنیم، می سازیم، تست می کنیم و تکرار می کنیم. پروسه تکرار در طراحی برای یک تفکر دیزاین تاثیر گذار قطعی است.” تکرار حلقه ی نمونه سازی، تست و جمع آوری بازخوردهای استفاده کنندگان برای اینکه مطمئن شویم که طراحی درست است حیاتی است. در صورتی که برای مشتری کارکرد، شما هم می توانید آنرا بسازید و از آن حمایت کنید.

اپینگر می گوید: “بعد از چندین بار تکرار ما به چیزهایی می رسیم که کارایی دارند و با مشتریان واقعی به آن اعتبار می بخشم و در این مسیر اغلب در می یابیم که آنچه را که ما بهترین راه حل می پنداشتیم تنها یک راه حل خوب است که ما می توانیم آنرا با کمی تکرار بهتر کنیم

مرحله اجرا
هدف از تمامی مراحلی که ذکر شد این است که بهترین راه حل را برای اجرای نهایی پیدا کنید. تیم شما بیشترین زمان، پول و انرژی خود را صرف این مرحله خواهند کرد.
اپینگر می گوید: “مرحله ی اجرایی شامل طراحی دقیق با جزئیات، تمرین و استفاده از ابزار و تکامل و صعود است که این امر به میزان زیادی از تلاش نیاز دارد.

 

وسیع فکر کنید
تفکر دیزاین تنها برای اشیاء و محصولات کاربرد ندارند، اگر شما از این رویکرد تنها برای محصولات فیزیکی استفاده کنید از آن، آنچنان که باید استفاده نکرده اید.
تفکر طراحی می تواند برای حل هر مشکلی که نیاز به راه حلی خلاقانه دارد استفاده شود. هنگامی که یک مدرس مدرسه ابتدایی به اپینگر گفت که تفکر طراحی در مدرسه ی او بسیار مهم است، او فکر کرد که منظور وی این است که آنها به دانش آموزان اصول تفکر طراحی را آموزش می دهند، حال آنکه منظور آنها از استفاده از تفکر طراحی در واقع کاربرد آن در عملکردهای جاری مدرسه و بهبود برنامه های آن بود.

وی می گوید: ” این موضوع این روزها همه جا مورد استفاده قرار می گیرد” نمونه دیگر استفاده از این تفکر در آموزش بکارگیری گروه مشاوره طراحی شرکت IDEO توسط کارآفرین پرویی Carlosrodriguez، در جهت طراحی دوباره ی همه نمودهای تجربه یادگیری در یک شبکه از مدارس پرو است. هدف چه بود؟ بالا بردن سطح طبقه ی متوسط پرو. همانگونه که انتظار می رفت، بسیاری از شرکت های بزرگ امروزه تفکر طراحی را قبول کرده اند. مثلا شرکت IBM این رویکرد را در سطح بسیار وسیع شرکتی پذیرفته و به حدود ۴۰۰ هزار کارمندش اصول اساس ان را آموزش می دهد.

 

تفکر دیزاین چگونه به در تجارت به شما کمک می کند؟
اپینگر می گوید: “ تاثیر همه ی سرو صدایی که پیرامون تفکر طراحی امروزه به پا شده این است که افراد تشخیص می دهند که هرکس که با چالش پیدا کردن راه حلی خلاقانه برای حل مشکلی روبروست می تواند از این رویکرد استفاده کند” این بدان معناست که مدیران می توانند از تفکر دیزاین نه تنها در طراحی یک محصول و یا سرویس بلکه هر زمانی که نیاز به حل مشکل دارند استفاده کنند.

بکارگیری تکنیک تفکر طراحی در مشکلات تجارت می تواند به مدیران صنعتی در جهت تفکر دوباره در ارائه ی محصول، رشد بازار و ارائه ی ارزش های بیشتر محصول برای مشتری ها و یا نوآوری ها کمک کند. اپینگر می گوید: “من صنعتی را نمی شناسم که نتواند از تفکر طراحی استفاده کند.

 

ترجمه شده در تحریریه گزارشگر طراحی صنعتی – مترجم: پریسا میریوسفی

منبع

گزارشگر طراحی صنعتی

موسسه علمی-پژوهشی و اطلاع رسانی گزارشگر طراحی صنعتی در تلاش است، با توسعه فعالیت های خود این سایت را به مرجع کاملی برای استفاده طراحان ایرانی، تبدیل کند. ما در تلاشیم اخبار مهم و تأثیر گذار بین المللی در حوزه دیزاین را در کوتاهترین زمان به زبان فارسی در اختیار مخاطبان قرار دهیم، همچنین بوسیله گزارشگران خود، در مراکز مختلف داخلی اخبار و رویدادهای ملی را تحت پوشش قرار دهیم.

آخرین مقالات

فراخوان مسابقه طراحی برای کودک

فراخوان مسابقه طراحی برای کودک نگهداری از کودکان در خانه های آپارتمانی با متراژ کم،…

3 سال پیش

پنجمین دوره جامع طراحی محصول

پس از چهار تجربه موفق در برگزاری دوره آنلاین طراحی محصول، آکادمی یوزراکس اقدام به…

3 سال پیش

مجمع عمومی موسس انجمن صنفی طراحی صنعتی ایران برگزار شد

روز چهارشنبه 8 دی ماه 1400 ساعت 10 صبح، نمایندگان مجمع عمومی موسس انجمن صنفی…

3 سال پیش

چهارمین دوره جامع طراحی محصول آکادمی یوزراکس

پس از سه تجربه موفق در برگزاری دوره آنلاین طراحی محصول  آکادمی یوزراکس اقدام به…

3 سال پیش

طراحی برای کودک، طراحی برای آینده

اسباب‌بازی و محصولات کودک معمولاً به تاریخ مصرف کوتاهشان معروفند؛ به این معنا که به…

3 سال پیش

جشنواره ایده های برتر فناوری های نرم و صنایع خلاق فرهنگی

ضرورت برگزاری: حرکت در مسیر خلاقیت و نوآوری نیازمند شناسایی فرصت های نو در فضای…

3 سال پیش