خلق محصولات هوشمند – اینترنت اشیا

همانطور که کالاهای اینترنت اشیا (IOT) بیشتر و بیشتر به بازار می آیند، اکثر آنها، اگرنگوییم همه آنها، چالشی قابل توجه با خود می آورند. کلید غلبه کردن بر موانع یکی کردن آنها در یک تجربه کاربری کلی است تا تجربه های فیزیکی و دیجیتالی را یکسان کنند و آنها را واداریم تا با هم هماهنگ شوند.

دیجیتال تجربی
خلق کردن یک محصول دیجیتال و فیزیکال به معنای داشتن یک تیم کاری متحد است. طراحی و مهندسی باید شانه به شانه با یکدیگر کار کنند و همه جنبه های تجربی را مورد توجه قرار دهند. پس و پیش کردن ایده ها با یکدیگر باعث می شود بتوانند بهترین محصول ممکن را تولید کنند. اجمالا حتی تیم مهندسی در نقد طراحی به آنها کمک می کند تا دید بهتری از کل مسیر بدست آورند. این نکته ای است که تیم ها نیاز دارند که روی آن تمرکز کنند. اینها عواملی هستند که مشتریان با آن برخورد می کنند و اگر هر مشکلی در هر نقطه ای در روابط متقابلشان باشد، انعکاسی از محصول و برند است. این نقل قول بسیار عالی از کتاب” The Pixar Story ” به بهترین شکلی آن را خلاصه می کند:
“طراحی تکنولوژی را به جلو می راند و تکنولوژی طراحی را به جلو می راند.”
John Lasseter, Pixar/Disney
بگذارید نگاهی بیاندازیم به سه عنصر هسته ای برای خلق تجربه کاربری در دنیای محصولات اینترنت اشیا (IOT)

۱- راه اندازی
راه اندازی، باید آسان و سریع باشد و از نظر فنی دشوار نباشد. اتصال یک نکته اصلی برای محصولات اینترنت اشیا (IOT) است، روند ایجاد این ارتباط تا جائیکه ممکن است باید بدون اصطکاک باشد و تمرکز اصلی در هنگام ساخت این نوع محصولات باید روی این موضوع باشد. از خودتان سوالاتی مانند این را بپرسید: پروسه باز کردن بسته بندی چیست؟ و چگونه مشتریها بسته بندی محصول را باز می کنند و شروع به کنکاش در محصول می کنند؟ نگاهی به پروسه های برپایی در موارد دیگر مانند ساعت اپل و دستگاه پژواک آمازون بیاندازید.
در بسیاری از محصولات اینترنت اشیا (IOT) رابط دیجیتالی وجود نخواهد داشت. این روش چطور بنظر می رسد؟ این دستگاه کدام نشانه ها را به کاربران ارائه می دهد تا آنها بدانند که دستگاه در چه وضعیتی است. احتمالا با نور یا حتی صدا کاربر را مطلع می کند؟ برای مثال در مورد گروه موزیک جادویی دیسنی، یک حلقه نور، فرم اصلی عکس العمل بصری برای شرکت کنندگان در پارک است. دیسنی مخصوصا آزمایشی را طراحی کرد که در آن از نور قرمز استفاده نمی شد چرا که مانند نشانه اشتباه کاربر بنظر می رسد. اگر مشکلی پیش می آمد یک چراغ آبی رنگ نشان داده می شد. مطمئن شوید که به اثر متقابل بدون صفحه نمایش فکر کرده اید. بسیاری از محصولات اینترنت اشیا (IOT) قابلیت این را دارند که توسط یک اپلیکیشن موبایل راه اندازی شوند. این تجارب همگی با یکدیگر مرتبط هستند پس مراقب باشید کاربر را تحت فشار قرار ندهید که برای راه اندازی دستگاه وارد مسیر پیچیده ای شود. برای اینکه تفکر کلی نگر داشته باشید، اطمینان حاصل کنید که این فعل و انفعالات را مورد توجه قرار داده اید، ارتباط لمسی با کاربر TUI (Touch User Interface)- ارتباط صوتی با کاربر VUI (Voice User Interface)- ارتباط گرافیکی با کاربر GUI (Graphical User Interface)- و در حال حاضر حتی ارتباط با کاربر از طریق گفتگو CUI(Conversational User Interface) .
۲- محتویات و یادگیری
درک و یادگیری محتویات بطور چشمگیری استفاده دراز مدت این نوع محصولات را بهبود می بخشد. نیاز به رشد و آگاهی بخشیدن درباره این محصولات در طول زمان وجود خواهد داشت. استفاده از تکنولوژی طراحی مقدماتی و حذف کردن گزینه های بی نیاز به کاربر کمک کرده و بیش از پیش به کاربر بها داده شود. در انتها، بیشتر محصولات اینترنت اشیا (IOT) قدم به حوزه ای می گذارند که در آن تغییرات رفتاری معرفی و شناسانده می شوند.
سه عامل باید همزمان در راستای یکدیگر قرار بگیرند (برای ایجاد یک رفتار) : انگیزه، توانائی و محرک
دکتر BJ Fogg با نگاهی تاکتیکی به مسئله، می گوید باید از خود بپرسیم، به روز شدن این تجربه چگونه است؟ وقتی که مسائلی مانند قابلیت رشد و یا اتصال پیش می آید چه آمادگی برای بهتر کردن این نرم افزار و ارتباطات دیگر داریم؟
۳- طراحی برای همدلی در گفتگو
همینطور که مردم هر روز با این محصولات زندگی می کنند، درک مفهموم همدلی مهمتر می شود. چطور یک محصول که شما با آن صحبت می کنید، باید واقعا به شما گوش بدهد و بفهمد که چه چیزی از او خواسته شده است. در مقابل برگردیم به مقدار اطلاعاتی که بر اساس همدلی در گفتگو طراحی شده است. وارد شدن این نوع اطلاعات به محصولات باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.
وقتی که چنین محصولاتی طراحی می شوند، شما باید توجه داشته باشید که چه وقت محصول باید با کاربر تعامل داشته باشد و برای او پیام بفرستد و چه وقت اینکار را انجام ندهد. محتوا در اینجا نقش کلیدی دارد تا این تجربه ها تبدیل به یک مانع نشوند و ارزش بیشتری ایجاد کنند.

در مقابل، بعضی مردم هیچ تمایلی به گفتگو با چنین محصولاتی ندارند. طراحان باید این مسئله را نیز مورد توجه قرار دهند.
“حقیقت این است که من نمی خواهم با بیشتر محصولاتم صحبت کنم. آنها لوازمی کاربردی و بی کله هستند. آنها را ببند و فراموش کن. من میخواهم موضوعی را زیرو رو کنم نه اینکه آنرا حفر کنم.” — Cennydd Bowles
این مثل آن است که وقتی وارد یک فروشگاه می شوید فروشنده ها بسمت شما هجوم می آورند و شما را درباره خریدتان سوال پیچ می کنند. بعضی این را دوست دارند و بعضی دیگر دوست دارند خودشان کارشان را انجام دهند.
حرف آخر اینکه شما باید همیشه مشتری هدف خود را مورد توجه قرار دهید و تصمیمات خود را براساس خواست آنها بگیرید. و در انتهای کار همیشه به مسئله ارزش گذاری برمی گردید. هر آنچه که برای کاربرانتان ارزشمند است را انجام دهید و شما بر همه موانعی که پروژه های IOT برایتان بوجود می آورد غلبه خواهید کرد.
مهم نیست چه نوع محصول IOT در اختیار دارید، همه آنها نیاز به اضافه کردن ارزشهایی برای مشتری نهایی دارند. اگر کفه پیچیدگی استفاده سنگین تر از ارزش آن باشد، آنگاه محصول شما شکست خواهد خورد.

منبع